۱۳۸۷ مرداد ۹, چهارشنبه

مصاحبه نيكي كريمي با راديو فردا
نیکی کریمی: حد شکیبایی بالاتر از سینمای ایران بود
خسرو شکيبايی بازيگر سرشناس سينمای ايران هم به قافله رفتگان سينما پيوست در برنامه اين هفته «نگاه تازه»، فريبرز صالح، نيکی کريمی و امرالله احمد جو، سه هنرمند از نسل های گوناگون سينمای ايران حضور دارند.
این هنرمندان که از نزديک با آقای شکيبايی همکاری کرده اند، در نگاه تازه از تجربه اين همکاری ها گفته اند.
شکيبايی در ۴۰ فيلم بازی کرد و اغلب با کارگردانان سرشناسی مانند داريوش مهرجويی، مسعود کيميايی، ساموئل خاچيکيان، عليرضا داود نژاد، ناصر تقوايی و همچنين بازيگران بزرگی مانند نيکی کريمی، اولين ستاره زن سينمای انقلاب، کار کرد.
خانم کريمی در سال ۷۱ برای اولين بار مقابل خسرو شکيبايی در فيلم سارا از داريوش مهرجويی قرار گرفت. نیکی کریمی در مورد خسرو شکیبایی در گفت و گویی با رادیو فردا شرکت کرده است.
احساس خود را از فقدان خسرو شکيبايی بيان کنيد
چند روز پيش ناصر تقوايی مطلبی را در روزنامه اعتماد نوشته بود و متوجه شدم که حسم شبيه اوست. درست است که فقدان آقای شکيبايی برای من بسيار ناراحت کننده و دردناک است، اما هنرمند بزرگی مانند او هرگز نمی ميرد و هميشه با کارهايش زنده است.
بنابراين فقط متأسفيم که نمی توانيم او را درکنار خود و در فيلم های بعدی داشته باشيم و روح بزرگ و صميمی اش را از دست داديم. در مورد تجربه بازيگری خودتان در مقابل خسرو شکيبايی توضيح دهيد. فقط می توانم بگويم خيلی چيزها از او ياد گرفتم.
با توجه به تجربه خودتان در بازيگری، بگوييد آقای شکيبايی بيشتر چه روشی را دنبال می کرد و بازيگری او بر چه اصولی استوار بود؟
خود من همان سال های اول که فيلم سارا را با هم کار کرديم، اين روان بودن و خود بودن را از او آموختم. يعنی اين که چگونه می شود، بازيگر هم واقعا خودش باشد و هم از تکنيک استفاده کند.
گفته می شود خسرو شکيبايی در سينمای ايران مظلوم واقع شد. او مدت زيادی يعنی بيش از ۲۰ سال در سينما و تئاتر بود و بعد به عنوان يک هنرپيشه سرشناس مطرح شد. به عنوان مثال خود شما خيلی سريع تر اين پله ها را طی کرديد. فکر می کنيد دليل آن چه بود؟
من اطلاع ندارم که قبل از فيلم هامون چه می کرده، ولی می دانم که بيشتر تئاتر کار می کرده است. من به نقد جمعی اعتقادی ندارم. اين که می گويند مظلوم بود، يعنی چه؟ اين سياه و سفيد نگاه کردن به قضيه است. اتفاقا آقای شکيبايی تئاتر را بسيار دوست داشت.
به نظر من حد او بالاتر از سينمای ايران بود. شايد سينمای ايران هيچ گاه در اندازه ای نبود که بتواند ابعاد مختلف شکيبايی را در خود جای دهد.
شخصيت بيرون از کار سينمايی آقای شکيبايی، چقدر شبيه شخصيت های سينمايی اش بود؟
خيلی زياد. البته من فکر می کنم در بيشتر بازيگران به همين صورت است و همه بازيگران بخشی از وجود خود را در نقش ها می گذارند. در مورد شکيبايی اين مسئله پر رنگ بود.
از نظر شما کدام فيلم شکيبايی، بهترين کار او بود؟
من بيشتر فيلم های او را دوست دارم. مثلا هامون يا نقش گشتاسب در فيلم سارا که يکی از بهترين بازی
هايش را در آن ارائه داد. زيرا نقش دو پهلويی را بازی می کرد که هم حس دلسوزی ايجاد می کرد وهم آدم بدذاتی بود.
وقتی فکر می کنم، نقش های زيادی به ذهنم می آيد، مانند کيميا يا نقش مدرس که در تلويزيون بازی کرده بود.
خيلی ها اعتقاد دارند که آقای شکيبايی بعد از فيلم هامون در آن نقش باقی ماند و نتوانست آن را از خود جدا کند. شما اين طور فکر می کنيد؟
به هيچ عنوان اين طور نبود. چون بانو فيلمی کاملا متفاوت بود يا در فيلم سارا کاملا آدم متفاوتی بود. اگر مقصود آن خيلی ها اين است که بازيگر کار فيزيکی عجيب و غريبی از خود نشان دهد، درک درستی از مسئله ندارند و در حدی نيستند که بخواهند در مورد بازيگری نظر بدهند.
همه بازيگران بزرگ دنيا از مارچلو ماسترويانی گرفته تا رابرت دنيرو، هميشه همان آدم هستند در حالی که نقش های متفاوتی را با تسلط بسيار بازی می کنند. شکيبايی هم همين گونه بود.
اولین فیلم تلویزیونی شکیبایی
آقاي شكيبايی، اولين بار برای فيلم كوتاه تلويزيونی «كتيبه» كه توسط فريبرز صالح درست شده بود، جلوی دوربين آمد.
فيلم «سفير» با بازي فرامرز قريبيان از ساخته های معروف آقای صالح است كه بارها از تلويزيون جمهوری اسلامی پخش شده است.
فريبرز صالح در گفت و گو با راديو فردا درباره خسرو شكيبايی سخن گفته است.
اولين بار كجا با آقای شكيبايی آشنا شديد و در مورد فيلمی كه با بازي آقای شكيبايی ساختيد، توضيح دهيد؟
من دوران دانشجویی در انگليس تحصيل می كردم. يک بار به ايران آمدم تا از مهدی اخوان ثالث و شعر معروف كتيبه او فيلمی بسازم.
خسرو را قبل از اين كه برای تحصيل به خارج بروم، می شناختم . كار دوبله و كار تئاتر انجام می داد.
برای اين كار از او دعوت كردم، البته او تنها نبود بلكه محمد مطيع، كامران نوزاد، آهو خردمند، تانيا جوهری و فرزانه تائیدی هم بودند كه همه به صورت افتخاری در فيلم من بازی كردند و همه نقش اول بودند.
اين يک كار انفرادی بود كه من به تنهايی فيلم برداری، مونتاژ و نورپردازی می كردم. از انگليس آمده بودم و مي خواستم كاری برای تلويزيون بسازم.
من از پشت دوربين، خسرو را چيز عجيب وغريبی مي ديدم. با اين كه همه در سكوت بودند و هيچ كس حرف نمی زد، در سكوت خسرو حيرت انگيز بود.
كمی از فيلم برايمان بگوييد، شكيبايی در آن فيلم چه نقشی داشت؟
شعری بود از اخوان ثالث که می گفت، فتاده تخته سنگی آن سوی تر انگار کوهی بود و ما اين سو.
ماجرا اين بود که گروهی در غاری بودند و صدايی می شنيدند و می گفتند آن طرف، تخته سنگی است که رازی بر آن نوشته شده است. اينها همه سينه خيز در حالی که به هم زنجير شده بودند، به تخته سنگ کتيبه می رسيدند، يک نفر بالا می رفت و خاک روی آن را پاک می کرد و می ديد که نوشته است، کسی راز مرا داند که از اين سو به آن سويم بگرداند.
آقای شکيبايی سابقه زيادی داشت و از دوبله و تئاتر شروع کرده بود و بعد به فيلم کتيبه آمد. چرا اينقدر طول کشيد تا خسرو شکيبايی در سينمای ايران شناخته شده و به ستاره تبديل شود؟
خسرو دوران قبل از انقلاب تئاترهای بسيار خوبی بازی کرده بود ولی بعد از انقلاب شکوفا شد. اين مسئله تا سال ۶۸ و فيلم هامون طول کشيد.
بله خسرو از هامون به بعد شناخته شد. قبل از هامون کارهای تئاتر او را ديده بودم و نمی توان گفت يکی به ديگری برتری دارد.
من به عنوان کارگردان به بعضی از شعرا حسادت می کنم و می گويم اين واژه ها را چگونه می آفرينند. مثلا صائب می گويد: شرمنده خون گرمی اشکم که همه عمر نگذاشت مرا گرد به مژگان بنشيند. با شنيدن اين شعر حيرت کردم که چگونه شاعر، اين واژه ها را سروده است. خسرو در سينما مانند اين واژه های زيبای صائب بود.
شما چه زمانی متوجه شديد که آقای شکيبايی درگذشته است و هنگام شنيدن اين خبر چه حسی داشتيد؟
وقتی با تلفن خبر دادند، تا مدتی گيج بودم و نمی توانستم باور کنم. اکنون هم که با شما صحبت می کنم، نمی توانم تصور کنم که خسرو مرده است. جای او بسيار خالی است. تنها نبايد به جامعه هنری تسليت گفت، بلکه بايد به ايران تسليت گفت.
شکيبايی در ارائه نقش های متفاوت ناتوان نبود
خسرو شکيبايی در سريال «روزی روزگاری» ساخته امرالله احمد جو برای تلويزيون نيز بازی کرد.
امراللهاحمد جو در گفت و گو با راديو فردا درباره خسرو شکيبايی و ويژگی های هنری اش صحبت کرده است.
اولين بار خسرو شکيبايی بعد از انقلاب، با سريال «روزی روزگاری» در تلويزيون ظاهر شد؟
قبل از «روزی روزگاری» او با سريال مدرس معرفی شده بود. مدرس اولين کار تلويزيونی بود که آقای شکيبايی را بعد از چند فيلمی که بازی کرده و معروفيتی پيدا نکرده بود، به خيلی ها شناساند.
در آن سال های دهه ۶۰ بازيگران سينما کمتر تمايل داشتند که در تلويزيون حاضر شوند. درست است؟
بله دقيقا همين طور است. اتفاقا نقشی که شکيبايی در «روزی روزگاری» به عهده داشت، برای يکی از بازيگران سينما نوشته شده بود ولی او تمايلی نشان نداد.
در همان زمان آقای شکيبايی هم از نقش مدرس و هم هامون شهرت خوبی به دست آورده بود. کار «روزی روزگاری» بلافاصله بعد از هامون شروع شد.
من با آقای شکيبايی در پشت صحنه کاری از آقای توکلی بعد از مدرس آشنا شدم. بعد از اين که آن هنرپيشه که نقش مرادبيگ «روزی روزگاری» برای او نوشته شده بود اين نقش را نپذيرفت، آقای شکيبايی را به اين نقش نزديک ديديم. البته با اين تغيير که بر روی بازی تکيه کنيم نه بر روی فيلم.
از تجربه کار با شکيبايی بگوييد. او را دربازيگری آن سريال چگونه ديديد. بعضی ها معتقد بودند بعد از هامون در آن نقش مانده بود، ولی در روزی روزگاری اين مسئله به چشم نمی آمد و کاراکتر کاملا جديدی بود.
البته کاراکتر مرادبيگ طوری نبود که آقای شکيبايی اين نوع بازی را برايش انتخاب کند. بين هامون و مراد بيگ تفاوت بسياری وجود داشت. اين يک آدم بيابانی، وحشی و بی سواد با آرايش خيلی خاص بود و هامون يک روشنفکر. بنابراين بازی متفاوتی بايد انتخاب می شد.
شکيبايی بازيگری نبود که در ارائه نقش های متفاوت ناتوان باشد. کافی بود به طور صحيح درجريان قرار گيرد.
در دو سه ماه اولی که کار را با او آغاز کرده بودم، چون هم من روحيات او را نمی شناختم و هم او با خلقيات من آشنا نبود، برداشتی از شخصيت مراد بيگ پيدا می کرد و بر روی آن مصر بود و حتی فکر می کرد گفت وگوها بايد تغيير کند و شکل ديگری بگيرد تا با برداشت او از شخصيت همخوان شود.
بعد از يکی دو ماه که بيشتر همديگر را شناختيم، کارشکل ديگری پيدا کرد و آن چيزی شد که بايد می شد. با او کار کردن بسيار راحت بود، زيرا به خوبی تشخيص می داد که ماجرا چيست و چه کاری بايد بکند و چه حالتی خوب است.
عادت خوبی که داشت و بايد برای بازيگران جوان الگو شود، اين بود که متن را بسيار مطالعه می کرد و بارها و بارها آن را می خواند تا درجريان جزيياتش قرار گيرد و از اين طريق به شخصيت شناسی برسد و نقش را پيدا کند.
او همواره طرح داشت و اين يکی از خصوصياتی است که من بسيار می پسنديدم و به بازيگران ديگر هم توصيه می کردم که فقط حفظ کردن ديالوگ، کار مهمی نيست.
شکيبايی بازيگری بود که هميشه آماده بر روی صحنه می آمد. آماده روی صحنه آمدن به اين معناست که بازيگر بايد فضا را تخيل کرده باشد و برای چگونه بيان کردن گفت وگوها، حالات صورت، حالات بدن و تعامل با بازيگرهای مقابل طرحی تهيه کرده باشد.
هنگامی که آقای شکيبايی بازی می کرد، چقدر دست او را باز می گذاشتيد؟
آقای شکيبايی از جمله بازيگرانی بود که در صحنه هايی که کار زيادتری داشت، محال بود با هر ترفندی که شده وقت مرا به خود اختصاص ندهد تا دو نفری در مورد آن صحنه صحبت کنيم.
تمام آن چه که روی گفت و گوها برای خود پيش بينی کرده بود، بيان می کرد تا ببيند کدام تأکيد يا کدام لحن و آهنگ درست است.
حاصل اين نشست ها اين می شد که حجم ديالوگ او چند برابر شود زيرا من که نويسنده متن بودم سر ذوق می آمدم و می گفتم اگر اين عبارت را اضافه کنيم چطور است. خود او هم از اين ماجرا بدش نمی آمد و در آخر می ديديم که متن نيم صفحه ای به يک متن دو صفحه ای تبديل شده است.
بازی شکيبايی از «روزی روزگاری» تا «تفنگ سرپر» را چگونه ارزيابی می کنيد؟ خسرو شکيبايی چه تغييراتی کرده بود؟
بسيار پخته تر شده بود. بعد از چند سال وقتی برای تفنگ سرپر به سراغ او رفتيم، بستری بود و مريضی اش طول کشيد و بخشی به کار هم کشيده شد. بعضی وقت ها ممکن بود اين طرف صحنه آمپول به او تزريق شود و با همان حالت مريضی به سر صحنه بيايد. خسرو وقتی جلوی دوربين می آمد، کاملا خودش و بيماری سخت را فراموش می کرد.
در «تفنگ سرپر» پزشکان به او توصيه کرده بودند که به دليل نوع جراحی که شده، حق ندارد کارهای سخت انجام دهد. ما می گفتيم خسرو پا را که در رکاب بگذاری و پشت به دوربين کنی کافی است و بدل باقی کار را انجام می دهد. ولی او فراموش می کرد و سوار اسب می شد و کاری را که بايد بدل می کرد، خودش انجام می داد. برعکس در جلوی دوربين مصاحبه يا پشت صحنه بسيار جوگير می شد و هرگز نمی توانست چند کلمه را درست صحبت کند.
همه کسانی که برای مصاحبه با خسرو می آمدند اين داستان را خوب می دانند و از عجايب بود. خسرو بازيگر تئاتر بود اما سخنرانی جلوی جمع بسيار برايش دشوار بود و دست و پايش را گم می کرد.فقدان او برای سينماگران بسيار تلخ است.
بله همين طور است. خيلی زود معلوم خواهد شد که فيلم سازان برای انتخاب بازيگر بعضی شخصيت ها چقدر دستشان تنگ خواهد بود. خسرو در بخش بازيگری سينمای ما امکان بسيار بزرگی بود.
قشقاوی: ضرب الاجلی در کار نيستحسن قشقاوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ايران، روز یکشنبه اعلام کرد که در مذاکرات ژنو درباره پروده هسته ای ایران، «بحث تعيين ضرب الاجل» در ميان نبوده است.به گزارش خبرگزاری های ايران، حسن قشقاوی، در حاشيه جلسه علنی مجلس شورای اسلامی ايران در پاسخ به خبرنگاران گفت: «به هيچ وجه بحث تعيين اولتيماتوم و ضرب الاجل در ميان نبود بلکه در جريان مذاکرات قرار بر اين بود که در مدت دو هفته موضوع مورد بررسی ايران قرار بگيرد.»او اين سخنان را در پاسخ به خبرنگارانی گفت که درباره سخنان کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا، در تاريخ ۳۱ تير ماه و دو روز بعد از انجام مذاکرات ژنو سوال کرده بودند.کاندوليزا رايس در آن تاريخ گفته بود: « ايران از تاکتيک مانع تراشی و تاخير بهره می گيرد، و بايد در دو هفته به بسته پيشنهادهای تشويقی گروه ۱+۵ به تهران، در ازای تعليق روند غنی سازی اورانيوم در ايران، پاسخی جدی بدهد.»او تاکيد کرده بود که اگر ايران «مهلتی که برای تعليق فعاليت های حساس هسته يی اش تعيين شده است» را ناديده بگيرد، با تحريم و مجازات های بيشتری روبه رو خواهد شد.در حالی که سخنگوی وزارت امور خارجه ايران، «تعيين ضرب الاجل» را رد کرده است، طی هفته گذشته علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و علاء الدين بروجردی، يکی از نمايندگان مجلس، از «تعيين ضرب الاجل» برای ايران انتقاد کرده بودند.
علی اکبر هاشمی رفسنجانی، چهارم مرداد ماه در نماز جمعه تهران گفته بود: « ايران پذيرفته است که درباره برنامه هسته ای خود مذاکره کند، پس ديگر اولتيماتوم و ضرب الاجل چه معنايی دارد؟»علاء الدين بروجردی، رييس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس شورای اسلامی ايران هم در اين باره گفته بود: «در شرايطی که مذاکره مبنای تفاهم قرار گرفته است، تعيين ضرب الاجل مفهومی ندارد.»سرگئی لاورف، وزير امور خارجه روسيه هم در تاريخ سوم مرداد ماه در حاشيه نشست «آ سه آن» به خبر نگاران گفته بود: «مسکو با دادن ضرب الاجل به ايران برای پاسخ به بسته پيشنهادهای تشويقی کشورهای پنج بعلاوه يک، موافق نيست.»«در ژنو موضوع تعليق غنی سازی مطرح نشده است»حسن قشقاوی همچنين در ادامه سخنان خود گفته است که در مذاکرات ژنو، «موضوع تعليق غنی سازی مطرح نشده است.»پيش از اين هم سعيد جليلی، دبير شورای عالی امنيت ملی ايران و مذاکره کننده هسته ای اين کشور، روز دوشنبه ۳۱ تير ماه اعلام کرده بود که در مذاکرات ژنو «هيچ صحبتی از تعليق غنی سازی اورانيوم نشده است.»اين در حالی است که محور بسته پيشنهادی گروه ۵+۱ به ايران، بر تعليق غنی سازی استوار است و موضوع نشست ژنو، با حضور نمايندگان کشور های گروه ۵+۱ «شنيدن پاسخ ايران به بسته مشوق های اقتصادی» بود.همچنين شان مک کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا، در تاريخ ۲۹ تير ماه و ساعتی پس از پايان مذاکرات ژنو بر اتفاق نظر گروه ۵+۱ بر سر توقف غنی سازی اوارنیوم تاکید کرده بود: «آنها [ايرانی ها] بايد فعاليت های مربوط به غنی سازی را متوقف کنند. اين شرط ما است. اين شرط شورای امنيت سازمان ملل متحد است و شرط گروه ۱+۵ نيز است.»او همچنين گفته بود که : «ويليام برنز در مذاکرات ژنو به سعيد جليلی گفته است: عزم آمريکا در حمايت از بسته پيشنهادی قدرت های جهانی به ايران جدی است، ولی تا زمانی که ايران فعاليت های مربوط به غنی سازی را متوقف نکند، واشينگتن حاضر به آغاز مذاکرات با تهران نيست.»تاييد سخنان محمود احمدی نژاد در باره تعداد سانتريفيوژهاسخنگوی وزارت امور خارجه ايران، در ادامه سخنان خود با خبرنگاران، در پاسخ به سئوالی در باره سخنان روز گذشته محمود احمدی نژاد رييس جمهوری ايران در باره تعداد سانتريفيوژ های ايران گفت: «بحث عدد مطرح نيست، همان چيزی است که در سخنرانی جناب آقای احمدی نژاد مطرح شد.»
محمود احمدی نژاد، صبح شنبه، پنجم مرداد ماه، در جمع استادان بسيجی دانشگاه های ايران در مشهد گفت: «ايران اسلامی اکنون شش هزار سانتريفيوژ در اختيار دارد.» اين در حالی است که ايران پيشتر اعلام کرده بود که سه هزار سانتريفيوژ دارد.اعلام افزايش تعداد سانتريفيوژهای ايران، در تناقض با خواست قطعنامه سوم شورای امنيت سازمان ملل و جامعه جهانی است که خواستار توقف غنی سازی اورانيوم توسط ايران هستند.سخنان محمود احمدی نژاد در مشهد، اولين تاييد عملی شدن اين خواست ايران، از زمان اعلام آن است.حسن قشقاوی، در پاسخ به اين سوال خبرنگاران که آيا اعلام افزايش تعداد سانتريفيوژها به معنی «رويارويی جدی با غرب» است يا خبر گفت: «بحث تقابل يا عدم تقابل موضوعيت ندارد، جمهوری اسلامی ايران ظرف کمتر از‪ دوهفته پاسخ نامه وزرای خارجه شش کشور را داد و در مذاکرات ژنو هم شرکت کرديم بنا براين اگر کشوری قصد تقابل داشته باشد اين کارها را نمی کند.»

۱۳۸۷ مرداد ۲, چهارشنبه

دكتر علائي
ما كه ساكن ايران هستيم از اينگونه خبرها زماني مطلع مي شويم كه رسانه هاي دشمنان ايران با تلفيقي از راست و دروغ پخش مي كنند . آيا بهتر نيست كه اينچنين بازداشتهاي بودار به ملت اطلاع داده شود تا موجب بروز شائبه در جامعه نشود ؟ اميدواريم كه دستگاه هاي ذيربط بجاي ضد تبليغ ساختن براي ايران اسلامي خودشان علت دستگيري ها را به اطلاع مردم برسانند . خبر همسو
بی اطلاعی خانواده برادران علایی از محل بازداشت آنان
در حالی که اعتراض نسبت به بازداشت دو فعال برجسته در زمینه مبازه با ايدز در ايران ادامه دارد، خانواده اين دو پزشک هيچ خبری از محل بازداشت و اتهام آنها ندارند.

دکتر آرش و کاميار علایی که اوایل ماه گذشته بازداشت شدند، به گفته مادر آنها در محلی نامعلوم نگهداری می شوند.
اين دو برادر بيش از دو دهه است که در زمينه برخورد با مشکلات مربوط به استفاده از مواد مخدر به خصوص در زمينه نقش آن در گسترش «اچ آی وی» فعال بوده اند و نقشی کليدی در وارد کردن اين موضوع به برنامه های بهداشت و درمان ملی داشته اند.
خانم علایی مادر افراد بازداشت شده روز سه شنبه در گفت و گو با راديو فردا گفت: «علی رغم مراجعات مکرر به مراجع قضايی، ما هنوز هيچ خبری در مورد محل بازداشت و علت بازداشت برادران علايی نداریم.»
در همين حال، سازمان ديده بان حقوق بشر مستقر در نيويورک روز دوشنبه، ۲۱ ژوییه، با انتشار بيانيه ای از مقام های مسئول خواست «دو پزشک حبس شده را که به دليل فعاليت هايشان در زمينه بيماری ايدز و اچ آی وی شهرت جهانی دارند» آزاد يا تفهيم اتهام کند.
در اين بيانيه آمده است: «مقام های مسئول از فاش کردن اطلاعات مربوط به محل نگهداری برادران علایی سرباز می زنند و ايشان را از دسترسی به وکيل و ملاقات با خانواده شان محروم کرده اند.»
براساس بيانيه ديده بان حقوق بشر، برنامه ايدز ايران برای مقابله جدی با همه گيری بيماری ايدز در جهان معتبر است.
این بیانیه حاکی است: دولت ايران متوجه شده است که برای مبارزه موفق با ايدز بايد متعهدانه با تلاش های جهانی برای مبارزه با اين بيماری همراه شده و با جامعه مدنی همکاری کند.
ديده بان حقوق بشر در بیانیه خود می افزاید:«دستگيری بدون اتهام مشخص برادران علايی تاثير نا اميد کننده ای روی تمامی اين تلاش ها دارد.»
سازمان بين المللی ايشيا سوسايتی نيز روز شانزدهم ژوييه، با انتشار بيانيه ای نسبت به بازداشت برادران علايی، که از اعضای اين سازمان هستند، ابراز نگرانی کرد.
آقايان علايی در ايران، موسسه غير دولتی انستيتو پارس را بنيان گذاری کردند که که به آموزش و درمان بيماران مبتلا به ايدز در ايران می پرداخت.
آرش و کاميار علايی علاوه بر فعاليت های خود در رابطه با ايدز در ايران، کارگاه های آموزشی ای نيز برای مسئولان بهداشتی افغانستان و تاجکيستان برگزار کرده بودند و همچنين سعی در متحد کردن ۱۲ کشور منطقه داشتند تا به طور مشترک برای مبارزه و پيشگيری از ايدز تلاش کنند.
این دو محقق پايه گذار برنامه جديد کلينيک های مثلثی برای پيشگيری از ابتلا به بيماری ايدز و ويروس «اچ آی وی» هستند. سازمان بهداشت جهانی در تاييد عملکرد آنها، اين کلينيک ها را نمونه قابل اجرايی برای خاورميانه و شمال آفريقا توصيف کرده بود.
مادر اين دو برادر می گوید که دو فرزندش تنها در حوزه پيشگيری از بيماری ايدز و اعتياد فعاليت می کرده اند و هيچ گونه فعاليت سياسی نداشته اند.
به نحوۀ درج خبر و نوع مصاحبه توجه كنيد تا متوجه شيطنت هاي خبري و به تمسخر گرفتن سنتهاي قومي در قالب پخش خبر يك قتل ناموسي پي ببريد . اينگونه قتل هارا ميشود با فرهنگ سازي درجوامع قومي كاهش داد . ولي سم هاي خبري و خبر هاي القائي را نميتوان به سادگي از ذهن ها و دل مردم زدود . خبر همسو
قتل ناموسی تازه در کردستان؛ زنی توسط برادرش کشته شد
بار ديگر وقوع قتل ناموسی در مناطق کردنشين ايران، موضوع «زن کشی» در اين مناطق را برجسته کرده است.
اواخر تيرماه، در يکی از روستاهای منطقه اورامان در استان کردستان، زنی ۲۳ ساله به نام شهين نصراللهی پس از چند ماه دوری از فرزند پنج ساله اش، هدف گلوله هايی قرار گرفت که از اسلحه برادرش شليک شد.
پروين ذبيحی، يکی از اعضای کميته ای است به نام «عليه خشونت به نام ناموس» که در گفت و گو با راديو فردا، درباره مرگ شهين نصراللهی و حواشی آن می گويد.
راديو فردا: خانم ذبيحی در ابتدا در باره وقوع اين حادثه توضيح می دهيد؟
پروين ذبيحی: اين خانم گويا شوهرش به او اتهام زده بوده که ارتباط مشکوک تلفنی دارد، می رود با خانواده همسرش در ميان می گذارد و شهين را از خانه بيرون می کند.
شهين به خانه پدر بر می گردد، بعد از هشت ماه شوهرش می آيد و اظهار پشيمانی می کند و از او می خواهد که برگردد سر خانه و زندگی خود. يک فرزند پنج ساله هم داشتند که پيش پدرش بود.
در مدت اين هشت ماهی که خانم نصراللهی در منزل پدرشان بودند، چه اتفاقاتی رخ می دهد، که همسر ايشان خواهان بازگشت دوباره ايشان به منزل می شوند؟
من با يکی از دوستان برادر اين خانم، که او خودش خواسته بود با من حرف بزند، صحبت کردم و برايم توضيح داد، گفت که وقتی به ايشان اتهام می زند که ارتباط تلفنی مشکوک داشته، بعد می روند پرينت می گيرند و خيلی دنبال قضيه می روند و مشخص می شود که اين طور نبوده.
به هرحال مرد می آيد و می گويد که من اشتباه کردم، می خواستم فقط اورا اذيت کنم، خانواده هم از او تعهد می گيرند که اظهارات خودرا روی کاغذ تايپ کند و گويا می دهند به آخوند آن روستا که در حضور او امضاء کند.
چطور اين ماجراها به قتل خانم نصراللهی منجر شد؟
(این خانم) از روز سه شنبه، بيست و پنجم تیرماه، بدون هماهنگی با برادرهای خود، تصميم می گيرد برود سر خانه و زندگی خود و می رود. برادرها که می فهمند، می روند او را بيرون می کشند و ايشان می رود خانه همسايه، از آنجا هم او را بيرون می کشند و اورا به خانه پدری بر می گردانند.
گويا يکی از برادرها، به نام انوشيروان، مسلح بوده و برادر ديگر نمی دانسته، در بين راه با دو گلوله شهين را به قتل می رسانند، که چرا بی اجازه ما برگشتی و رفتی خانه همسرت، ما که گفته بوديم حق نداری برگردی.
خانم ذبيحی، در آن منطقه اين يک امر معمول است که خانم ها بايد برای رفت و آمد به خانه همسر قانونی خود هم اجازه پدر يا برادر خود را داشته باشند؟
در خود مريوان که ديگر اين طور نيست، چون تحصيل کرده هستند، ولی بستگی به آداب و رسوم آن منطقه دارد. خيلی جاها بی اجازه شوهر، تا وقتی که خانه شوهر هستند، اجازه آب خوردن هم اگر بخواهد، بايد دست شوهر باشد.
اما اينکه برادرها تا چه اندازه حق دارند؟ نه! معمول اين است، که تا زمانی که در منزل پدری هستند، برادر اجازه دارد که سختگيری کند. منزل شوهر که رفت، مگر اينکه شوهر از خود هيچ قدرتی نداشته باشد، مسلط نباشد و گر نه به طور خاص معمول نيست، ولی تا در خانه پدر است، بله، حتی تصميم برای ازدواج، ادامه تحصيل و مسافرت.
با توجه به اين مسئله ای که به آن اشاره کرديد، گسترگی اين پديده در آن منطقه تا چه اندازه است؟
ما در مريوان هر سال حداقل يک يا دو قتل داريم. يا تلفن مشکوک باشد يا فوقش دوست پسری داشته باشد و با او فرار کرده و فرهنگ مريوان هم خيلی متاثر از فرهنگ کردستان عراق است که خيلی ايلی و عشيره ای هستند.
شما می دانيد که آيا آقای انوشيروان نصراللهی، برادر خانم نصراللهی، تحت پيگرد قانونی قرار گرفته اند يا خير؟
آن روزی که ما رفتيم تشييع جنازه اين خانم، ايشان فراری بودند.
تشکل های زنانی، که احتمالا در آن منطقه فعال هستند، چه اقداماتی را انجام دادند؟
ما در اينجا، تشکل مدنی خاص زنان، فقط يک انجمن زنان داشتيم که آن هم به دليل اختلاف سليقه و قدرت طلبی، بسته شد.
فعالين مدنی، در سطح شهر مريوان، در فردای روز قتل، بيانيه ای پخش کردند و قتل را محکوم کردند و بعد، نه به طور رسمی، بلکه دهان به دهان، فراخوان دادند. حدود چهل تا پنجاه نفر جمع شديم، رفتيم جلوی بيمارستان. جنازه را که بردند، ما هم رفتيم.
برای اولين بار در طول تاريخ دهات کردستان و اورامانا، که نمی گذارند، زن هنگام دفن جنازه به قبرستان برود، ما زنان و مردان همراه هم رفتيم و زمانی که جنازه آمد با دو پلاکارد و چند تراکت که قتل را محکوم کرده بوديم و پخش آن بيانيه در سطح شهر و روستا در تشييع جنازه شرکت کرديم و بعد تبديل به يک راهپيمایی آرام شد، تا خود قبرستان.
کسانی که به اين صورت کشته می شوند، اتهام اخلاقی پشت سر آنها هست، معمولا شبانه، يا در روز، به طور مخفی دفن می شوند و نمی گذارند کسی در مراسم شرکت کند ولی خوشبختانه قدری که جلو رفتيم خود مردم هم به حرکت درآمدند.
آيا اين پديده، با برخوردی هم از سوی مقام های قضایی جمهوری اسلامی ايران روبرو شده؟
اين قتل ها در اين منطقه، اين نوع است که مثلا دو نفر با هم فرار می کنند، معمولا اکثرا قربانیان زن هستند، به خاطر اينکه خون خواهی، تبديل به جنگ عشيره ای و طايفه ای نشود، به رسم عشايری بين خودشان حل می کنند. خانواده مقتول پولی از خانواده قاتل دريافت می کنند و ديگر قضيه تمام می شود و رضايت می دهند.
بي خبري از وضعيت دانشجويان بازداشتي در تبريز يك عبارت مردمفريب و براي جلب ترحم عمومي و تحريك مردم بر عليه مجريان قانون و ضابطين دادگستري ايران است . كساني كه براي تماميت ارضي ايران و يا عليه مصالح ملي توطئه مي كنند بايد به مسائل حاشيه اي موضوع نيز فكر كنند . و آنهائي كه براي خائنين به ملت ايران دل مي سوزانند يا خودشان آمرين اين توطئه ها هستند و يا حاميان توطئه گران ملي . خبر همسو
بی خبری از وضعيت دانشجويان بازداشتی در تبريز
چند روز پس از بازداشت شماری از دانشجويان در تبريز، همچنان خبری از سرنوشت آنها در دست نيست و فعالان مدافع حقوق بشر نگران اند که اين بازداشت شدگان با بدرفتاری نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی مواجه باشند.
بنا به گزارش منابع دانشجويی در ايران، برادر يکی از بازداشت شدگان نيز پس از مراجعه به زندان تبريز برای پيگيری وضعيت برادرش، بازداشت شده است.
همين گزارش ها می افزايند که نهادهای امنيتی در تبريز، با تحت فشار قرار دادن خانواده افراد بازداشت شده، آنها را از مصاحبه با رسانه ها بر حذر می دارند.
حسن رحيمی، فعال حقوق بشر در تهران، که در ارتباط نزديک با خانواده بازداشت شدگان است، در گفت وگو با راديو فردا، در مورد بازداشت شدگان در تبريز گفت: «سجاد رادمهر، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانيک و عضو سابق شورای انجمن اسلامی دانشکده فنی، به همراه آقای فراز زهتاب و آيدين خواجه ای، هفته گذشته در مقابل درب دانشگاه تبريز توسط ماموران امنيتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند و تا اين لحظه هم هيچ خبری به دست نيامده است. آنها در حال ترک جلسه دفاعيه پايان نامه آقای رادمهر بودند که بازداشت شدند.»
رادیو فردا: آيا افراد ديگری هم در تبريز بازداشت شده اند؟
حسن رحيمی: اين سه نفر دانشجوي دانشگاه تبريز هستند و علاوه بر آنها، مهندس داريوش حاتمی هم که از دوستان نزديک اين سه نفر است، بازداشت شده است.
ماموران پس از بازداشت او به منزل همه اين افراد رفتند و آنجا را جستجو کردند، اما مدرک خاصی پيدا نکردند. صبح روز يکشنبه هم برادر آقای حاتمی، شاهرخ حاتمی، که دانشجوی دندانپزشکی در ترکيه است، در منزل شخصی خود در تبريز توسط ماموران بازداشت شد و از محل ايشان هم اطلاع دقيقی در دست نيست.
تا به حال درباره اتهام اين افراد چه گفته شده است؟ خانواده هايشان که به نهادهای انتظامی و قضائی در تبريز مراجعه کرده اند، چه جوابی گرفته اند؟
تاکنون مراجعه خانواده اين افراد به زندان و اداره اطلاعات تبريز، نتيجه ای نداشته است. به اينها گفته شده است که بعد از چند روز احتمالا خبر مشخصی در اين رابطه به آنها اعلام می شود. البته گفته شد که سجاد رادمهر روز شنبه تماس تلفنی کوتاهی با خانواده اش داشته و لباس گرم خواسته است.
سابقه اين افراد چه بوده؟ آيا دليلی برای بازداشت آنها وجود دارد؟
هر پنج نفر بازداشت شده، در فعاليت های خود کاملا از شيوه های مدنی، استفاده می کردند و به هيچ عنوان روش های غير مدنی را در پيش نمی گرفتند. سجاد رادمهر يکی از اعضای انجمن ادبی سهند بود و همچنين مدير مسئولی و سردبيری چند نشريه دانشجویی را هم به عهده داشت.
ظاهرا دليل اصلی اين دستگيری، تحصن بيست و دوم ارديبهشت ماه آقای رادمهر است، که در اعتراض به کارشکنی مسئولان دانشگاه تبريز، در برگزاری جلسه دفاع از پايان نامه اش، تحصن کرد و اين اقدام پس از همراهی تعداد زيادی از دانشجويان، و با قول مساعد مسوولان دانشگاه به پایان رسيد.
جلسه پايان نامه ايشان چندين بار توسط مسئولان دانشگاه لغو شده بود و آقای رادمهر ناگزير شد که به تحصن و اعتصاب غذا در دانشگاه اقدام کند.
آقايان آيدين خواجه ای و فراز زهتاب نيز که از دانشجويان رشته حقوق و عضو انجمن اسلامی دانشکده علوم انسانی هستند، آقای رادمهر را در اين تحصن همراهی کرده بودند و همچنين اين دو نفر، به دليل مشارکت در تحصن خرداد ۸۶، به دو ترم تعليق از تحصيل نيز محکوم شده بودند. مهندس داريوش حاتمی فعاليت خاصی نداشته، ايشان افسر وظيفه ارتش است.
بيستم خردادماه هم آقای عسگر اکبرزاده، که از دانشجويان هويت طلب دانشگاه پيام نور است، بازداشت شد که چند روز قبل به قيد وثيقه از زندان آزاد شده است.
حميد والائی، از اعضای مجمع دانشگاهيان آذربايجانی، نیز نيز بيست و پنجم تيرماه، زمانی که در ستاد خبری اطلاعات شهر تبريز حاضر شده بود، بازداشت شد.
شما در معرفی يکی از دانشجويان، او را به عنوان فعال «هويت طلب» معرفی کرديد. آيا می توان اين عنوان را برای همه دانشجويان بازداشت شده اخير در تبريز به کار برد؟
همه اين دانشجويان به نوعی در ارتباط با خواسته های هويت طلبانه بازداشت شده اند و فعاليت های اين تعداد نيز بيشتر در راستای احقاق حقوق انسانی مردم آذربايجان بوده است.
اين عنوان «فعاليت هويت طلبانه» يا «هويت طلبی» به چه معنا است که مخالفت مقامات رسمی را در پی دارد؟
در حال حاضر، فعالان هويت طلب، به کسانی اطلاق می شود که در راه احقاق حقوق مردم آذربايجان درحال فعاليت هستند. خواسته اين ها، به رسميت شناخته شدن زبان ترکی در مناطق ترک نشين و رفع تبعيضات زبانی و فرهنگی و همچنين رفع تبعيض های اقتصادی در منطقه آذربايجان است.
ولی متاسفانه دولت حتی از ظرفيت های قانون اساسی جمهوری اسلامی و همچنين آنچه در منشورهای بين المللی حقوق بشر نيز موجود هست، استفاده نمی کند.
متاسفانه در مناطق غير فارس نشين، شاهد تبعيض های مختلفی هستيم و بالطبع، دانشجويان اين مناطق در راستای احقاق حقوق قانونی خود تلاش می کنند و به ناچار هزينه هایی را هم پرداخت می کنند.
آيا اين درست است که عنوان «فعاليت های هويت طلبانه» داشتن، به عنوان فعاليت های تجزيه طلبی تلقی می شود؟
ممکن است در بين افرادی که معمولا در آذربايجان بازداشت می شوند، کسانی هم باشند که ادعای استقلال آذربايجان را داشته باشند، ولی من به قطعيت می توانم بگويم که بيشتر اين افراد، حداقل در فعاليت های خود اين طور نشان داده اند که قائل به قانون اساسی جمهوری اسلامی و منشورهای بين المللی حقوق بشر هستند.
آنها خواستار رفع تبعيض های موجود در آذربايجان هستند و در فعاليت های اين افراد به هيچ عنوان فعاليت های تجزيه طلبانه ديده نمی شود. مگر در مواردی بسيار خاص، که اگر بوده هم اين عده توسط نيروهای امنيتی بازداشت شده اند. ولی در بين همين افرادی که در چند روز اخير بازداشت شدند، فعاليت های تجزيه طلبانه به هيچ عنوان مشاهده نمی شود.
تعهد اتحاديه اروپا به ديپلماسی برای حل مسئله اتمی ايران
وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا روز سه شنبه تاکيد کردند از راه حل نظامی برای پايان دادن به مناقشه هسته ای ايران حمايت نمی کنند و خواهان ادامه مذاکرات در اين زمينه شدند.
ديويد ميليبند، وزير امور خارجه بريتانيا، در این زمینه گفت: اکنون بر عهده ايران است تا به در خواست های قدرت جهانی و خاوير سولانا، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، در مذاکرات ژنو پاسخ بدهد.
سعيد جليلی، دبير شورای عالی امنيت ملی و مذاکره کننده ارشد هسته ای ايران، روز شنبه ۲۹ تيرماه در ژنو با خاوير سولانا، ويليام برنز، معاون وزير امور خارجه آمريکا و نمايندگان کشورهای آلمان، فرانسه، بريتانيا، چين و روسيه درباره مناقشه هسته ای ايران گفت و گو و مذاکره کرد.
آقای سولانا پس از اين مذاکرات گفته بود: ايران هنوز پاسخ روشنی به بسته پيشنهادی قدرت های جهانی نداده است.
در همين حال، آقای ميليبند روز سه شنبه گفت: بريتانيا و ديگر کشورهای حاضر در مذاکرات هسته ای ايران، برای حل اين مناقشه «صد در صد بر راه حل ديپلماتيک تمرکز» کرده‌اند.
وزیر امور خارجه بریتانیا همچنین تصریح کرد: تهران باید مسئله پاسخ دادن به مسایل مربوط به برنامه هسته ای خود را جدی بگیرد.
پیش از نشست روز سه شنبه وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا اعلام شده بود که یکی از محورهای اين نشست بررسی پرونده هسته ای ایران است.
موضوع برنامه اتمی ايران در روزهای اخير و پس از نشست ميان سعيد جليلی با خاوير سولانا در ژنو بار ديگر توجهات زيادی را برانگيخته است.
در اين نشست به جمهوری اسلامی ايران دو هفته فرصت داده شد تا پاسخ روشن خود را در باره خواست کشورهای غربی مبنی بر تعليق غنی سازی اورانيوم ارائه کند.
ايران همواره اين درخواست را رد کرده ولی گفته می شود که احتمال دارد تهران حاضر به مذاکره در باره فرمول «تعليق در برابر تعليق» شود.
بر اساس اين پیشنهاد، ايران متعهد می شود که برنامه غنی سازی اورانيوم را در حد فعلی حفظ کند و سانتريفوژهای بيشتری را به خدمت نگيرد و در مقابل، جامعه بين المللی تحريم ها را سخت تر نکند.
با اين حال، سعيد جليلی، دبير شورای عالی امنيت ملی می گويد که در نشست ژنو در خصوص تعليق غنی سازی صحبتی نشد.
روند غنی سازی که کاربرد دوگانه نظامی و غير نظامی دارد از سوی شورای امنيت سازمان ملل و آژانس بين المللی انرژی اتمی موضوعی نگران کننده در برنامه هسته ای ايران به شمار می رود که می تواند ايران را به دانش ساخت سلاح هسته ای مجهز کند.
اين در حالی است که تهران ماهيت اين برنامه را غير نظامی و صلح آميز و برای توليد برق عنوان کرده است.
وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا با انتقاد از رويکرد ايران در برنامه اتمی خود که از آن به «سياست وقت کشی» ياد کرد، گفت که «ايران بايد در مدت مهلت تعيين شده پاسخی جدی به بسته پيشنهادی شش قدرت جهانی بدهد.»
وی هشدار داد در صورتی که تهران در مدت دو هفته مهلت گروه پنج به علاوه يک، به بسته پيشنهادی آن در مورد تعليق غنی سازی پاسخ مثبت ندهد، با تحريم های بيشتری مواجه خواهد شد.
خاوير سولانا نيز می گويد که فرصت دو هفته ای داده شده به ايران برای آن است که اين کشور پاسخ های خود را ارائه کند که به ما اجازه می دهد پيش برويم.
شورای امنیت سازمان ملل متحد طی سه قطعنامه تحریمی از ایران خواسته است تا فعالیت های مربوط به غنی سازی را متوقف کند. ایران با سرپیچی از این در خواست برنامه غنی سازی اورانیوم خود را توسعه داده است.
رييس سابق موساد: رهبر ایران خردمندانه عمل کرد
افرائيم هلوی، رييس پيشين موساد اسرائيل، اعلام کرد که «تغيير رژيم در ايران کار اسرائيل يا هيچ قدرت ديگری نيست و امری است که تنها مردم ايران بايد درباره آن تصميم بگيرند.»
آقای هلوی دوشنبه شب، ۳۱ تير، در مصاحبه ای با رادیو سراسری اسرائیل، آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ايران، را به خاطر استقبال از فرصت انجام مذاکرات، «خردمند» توصيف کرد و افزود: «می توان از طريق مذاکراتی کاملا جدی با رهبری ايران بر سر مسئله اتمی به توافق دست يافت.»
وی در همين ارتباط با اشاره به مذاکرات روز شنبه در ژنو ميان ايران و گروه پنج به علاوه يک، از آمادگی ايران برای «رسيدن به نتايجی زيبا، همان گونه که سعيد جليلی رئيس شورای عالی امنيت ملی ايران بيان کرد» استقبال کرد.
افرائيم هلوی، نهمين رییس موساد و رییس شورای عالی امنيت ملی اسرائيل، بوده است. وی در سال ۱۹۹۸ رياست موساد را در دست گرفت. پيش از آن، او به عنوان نماينده ويژه سه نخست وزير وقت اسرائيل در سفرهای محرمانه به کشورهای عربی و ماموريت های حساس نقش ايفا کرد و از جمله عامل دستيابی اسرائيل و اردن هاشمی در سال ۱۹۹۴ به پيمان صلح و برقراری مناسبات ديپلماتيک ميان دو کشور بود.
آقای هلوی در اين گفت و گوی راديويی اضافه کرد: «در جريان چنين مذاکراتی، هر يک از طرفين مسلما بايد از مقداری از خواسته های خود نيز عدول کند و نرمش نشان دهد.»
رییس سابق موساد به داشتن ديدگاه های ميانه رو شهرت دارد و از جمله همواره از لزوم مذاکرات با حماس سخن گفته است و ناديده گرفتن آن را غير طبيعی می داند.
افرائيم هلوی گفت: «من انتظار نداشتم که در اين نخستين ديدار، ايران گذشت هايی را که شايد حاضر به انجام آن باشد، بيان کند و اين يک امر طبيعی بود، ولی رژيم ايران نبايد در اين انديشه غلط باشد که می تواند به مذاکرات بيايد، ولی بر سر ديدگاه های خود نيز اصرار ورزد و هيچ نرمشی نشان ندهد.»
او با اشاره به آنچه که تغيير شيوه ايالات متحده آمريکا و نرمش آن کشور برای گفت و گو با ايران خواند، افزود:«ايران نيز بايد نرمش نشان دهد و از فرصت دو هفته ای که در اختيار دارد، استفاده کند و اين بهترين موقعيتی را که بدست آورده، از کف ندهد.»
نمايندگان کشورهای آمريکا، بريتانيا، فرانسه، روسيه، چين و آلمان، اعضای گروه پنج به علاوه يک، دو هفته به تهران مهلت داده اند که فعاليت های هسته ای خود را به حال تعليق در آورد يا در غير اين صورت، با تحریم های شديدتر مواجه خواهد شد.
افرائيم هلوی ابراز عقيده کرد که «اين فرصت دوباره تکرار نخواهد شد» و افزود: «مذاکرات راهی بی انتها نيست و تنها با زدن حرف های زيبا نمی توان به توافق رسيد، و اين امر که ايران مذاکرات را به بافتن قالی زيبا و بادوام ايرانی تشبيه کرده، دلپذيراست، اما ايرانی ها بايد گام های عملی هم بر دارند و در هر حال، توپ اکنون در زمين ايران است.»
ايران حاضر به گفت و گو با اسرائيل خواهد شد؟
رییس پيشين سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، در پاسخ به اين پرسش که آيا «ايران حاضر به گفت و گو با اسرائيل نيز خواهد بود» گفت: «حکومت ايران مذاکرات تنها با اسرائيل را نخواهد پذيرفت و چنين درخواستی واقع گرايانه نيست، اما فکر می کنم که اگر مذاکرات بر سر منافع ملی ايران باشد، چنين گفت و گوهايی نيز می تواند امکان پذير باشد.»
اين سخنان پس از آن انجام گرفت که فارس، خبرگزاری حامی دولت محمود احمدی نژاد به نقل از اسفنديار رحيم مشايی، معاون رييس جمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری ايران، نوشت که ايران با مردم اسرائيل است و با آنان دشمنی ندارد.
اين موضوع بازتاب گسترده ای يافت، اما در پی انتقادهايی که در رسانه های ايران، از جمله در ميان محافظه کاران، انجام گرفت، آقای مشایی گفت که چنين مطلبی را عنوان نکرده و خبرگزاری فارس سخنان او را به اشتباه منتشر کرده است.
افرائيم هلوی گفت: «اين تصورکه اسرائيل برای هميشه خارج از مذاکرات باشد، واقع گرايانه نيست. ايران بر سرانجام گفت و گوهای امنيت منطقه ای اصرار می ورزد و چنين گفت و گوهايی برای ايران مهم است، زيرا می خواهد که امنيت خود را مستحکم کند. بنابراين نمی تواند که حضور قوی اسرائيل را ناديده بگيرد.»
رييس پيشين موساد خارج کردن اسرائيل از اين ترتيبات امنيتی را بدان معنا دانست که ايران به امنيت منطقه ای مورد نياز خود دست نخواهد يافت و اضافه کرد:« ايران می خواهد که در منطقه نقش ايفا کند. بنابر اين بايد اين بازی منطقه ای را با همه عوامل هماهنگی کند و ايران نمی تواند که اسرائيل را کنار بگذارد. اسرائيل وجود دارد همانگونه که ايران يک واقعيت وجودی است.»
محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، در گذشته از محو کردن اسرائيل سخن گفته است و مقام های جمهوری اسلامی ايران، بارها اسراييل را غده سرطانی در خاورميانه ناميده اند.
رييس پيشين موساد در همين ارتباط گفت:«به خاطر دلايل بسيار، اسرائيل هيچگاه نابود نشدنی نيست و اسرائيل که همواره با خطرات بسيار عظيم روبرو بوده، توانسته است برای آنها راه حل لازم را بيابد.»
او افزود: «اسرائيل از حدود ۲۰ سال پيش خطر ناشی ازرژيم ايران را تشخيص داده و برای مقابله با آن کارهای لازم و بسياری انجام داده است و بدون آنکه بخواهم کسی را بترسانم، با نگاه واقع گرايانه می گويم که امکانات لازم را داريم و اصولا اسرائيل نابود نمی شود و اين خواسته عملی نخواهد شد.»
افرائيم هلوی با اشاره به مذاکرات و تماس های سياسی اسرائيل با سوريه و ساير تماس های پشت پرده با لبنان و نيز نظر به توافق های صلح اسرائيل با کشورهای عرب گفت: «اگر اسرائيل و ايران نتوانند يکديگر را بپذيرند، برای هر دو کشور خطاست و مذاکرات اخير، فرصتی برای پيشرفت در يک مسير سازنده است.»
وی افزود: «جهان اکنون آماده است که ايران را هرچه بيشتر پذيرا باشد و ايران را در مقام شايسته و طبيعی خود برای ايفای نقشی قابل توجه در منطقه و جهان ببيند. اصولا ايران شايسته آن است که در تمامی عرصه ها، بويژه سرمايه گذاری خارجی، عضوی شایسته از جامعه متمدن جهانی باشد.»
رهبری جهان اسلام کم اهميت تر از بقای ايران
افرائيم هلوی اين نظريه را که «ايران می خواهد رهبری جهان اسلام را در دست گيرد و شيعه را بر دنيا حاکم کند و در صدد جهان گشايی است»، کم اهميت تر از بقای ايران دانست.
وی گفت: «بقای ايران و حتی بقای رژيم کنونی ايران در گرو منافعی است که گاهی با ايدئولوژی همخوانی ندارد. حتی به خاطر داريم که آيت الله خمينی به نرمش روی آورد و آتش بس با عراق را پذيرفت و اين امر نشان می دهد که آنها نيز در صورت رويارو شدن با خطر جدی، به واقع گرايی روی می آورند تا ايران و حکومت خود را حفظ کنند.»
رئيس پيشين موساد گفت: «من گاهی از افرادی بسيار نزديک به حاکميت ايران نيز می شنوم که در داخل دستگاه رهبری ايران نيز اين نظريه تقويت می شود که ايران بايد در نظريات خود تغييراتی بدهد. بايد به آنان ياد آور شد که در خاورميانه رسم است که هيچ چيزی آسان بدست نمی آيد. بايد برای آن چيزی را از دست داد و نمی توان بر سر همان نظريات اوليه باقی ماند.»
وی گفت: «اسرائيل در طول سال ها با ايران همکاری های زيادی در عرصه های مختلف شهروندی داشتند و سران ايران نيز اکنون به خوبی می دانند که اسرائيل هنوز می تواند همکار و يار خوبی برای کشور ايران باشد بويژه که اسرائيل هيچ تمايل امپرياليستی ندارد و اصولا تضاد منافعی بين دو کشور وجود ندارد.»
وی در اين گفت و گوی راديويی همچنين ابراز عقيده کرد که حکومت ايران اگر می خواهد که نقش منطقه ای داشته باشد، بايد کارنامه حقوق بشر خود را بهبود بخشد.
Posted by Picasa

۱۳۸۷ مرداد ۱, سه‌شنبه

احمدی نژاد دستور بررسی داد:



پیشنهاد تشکیل سازمان مدیریت انرژی زیر نظر رئیس جمهور
رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری از پیشنهاد تشکیل سازمان مدیریت انرژی زیر نظر رئیس جمهور خبر داد و گفت: دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری نیز دستور بررسی این پیشنهاد را صادر کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، اسماعیل ساعی ور امروز در نخستین نشست تخصصی بررسی ابعاد طرح تحول اقتصادی در دانشکده خبر افزود: مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری پیشنهادی درباره تشکیل سازمان مدیریت انرژی زیر نظر رئیس جمهوری به دکتر محمود احمدی نژاد ارائه کرده است.
وی تصریح کرد: رئیس جمهوری نیز نسبت به این پیشنهاد نظر مثبت دارد و آن را برای بررسی های بیشتر به وزارت نفت ارجاع داده است.
ساعی ور در عین حال خواستار بررسی سریع این پیشنهاد در وزارت نفت شد و گفت: جزیره ای عمل کردن در گذشته ضررهای جبران ناپذیری به کشور وارد کرده است.
رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری از پیشنهاد دیگر این مرکز درباره عرضه انرژی با قیمت تمام شده خبر داد و گفت: برهمین اساس، در بهمن سال 85 پیشنهاد کردیم که دولت مصوب کند دستگاه های اجرایی انرژی را با قیمت تمام شده خریداری کنند که هیئت دولت نیز با این پیشنهاد موافقت کرد و مقرر شد هزینه آب، برق، گاز دستگاه های اجرایی با قیمت آزاد محاسبه شود.
وی پیشنهاد دیگر کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری افزایش پلکانی قیمت بنزین عنوان کرد و اظهارداشت: با این فرمول، قرار بود سهمیه بندی بنزین از سال 86 آغاز و با افزایش پلکانی سالیانه، در سال 89 با قیمت منطقه ای عرضه شود.
ساعی ور در ادامه طرح تحول اقتصادی دولت را مثبت ارزیابی کرد و گفت: جراحی ساختار اقتصادی کشور هرچه سریعتر باید آغاز شود. رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری معتقد است که روند مصرف انرژی به نحوی است که اگر طرح تحول اقتصادی اجرایی نشود به اهداف سند چشم انداز 20 ساله نظام نخواهیم رسید، ضمن اینکه در صورت عدم اجرای این طرح از کشوری صادرکننده به واردکننده نفت تبدیل می شویم. به گفته وی، رشد مصرف انرژی در سال 86 نسبت به سال 85 معادل 9.9 درصد بوده است.
وی خواستار برنامه ریزی دقیق با نظارت عالیه در اجرای طرح تحول اقتصادی به خصوص در بخش هدفمندکردن یارانه ها شد و تاکید کرد: کوچکترین انحراف در این بحث می توان مشکلاتی گریبانگیر اقتصاد کشور کند. برهمین اساس، این طرح باید با برنامه ریزی دقیق و نظارت عالیه بر روی آن اجرایی شود.
رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری همچنین برنامه دولت برای هدفمندکردن یارانه ها را کار بسیار بزرگی خواند و گفت: هم اکنون سه دهک از ده دهک جامعه 70 درصد انرژی را مصرف می کنند. برهمین اساس، هدفمندکردن یارانه ها در نهایت به نفع مردم تمام می شود. ساعی ور معتقد است توزیع درست یارانه ها نوعی پیاده سازی عدالت اجتماعی است.
وی مطرح کرد: براساس تراز نامه انرژی وزارت نیرو که متعلق به سال 84 است، یارانه بنزین ثروتمندان 28 برابر یارانه بنزین فقرا در کشور است. همچنین یارانه گازوئیل ثروتمندان 120 برابر یارانه بنزین فقرا در کشور است. به هرحال، به جای نگاه بخشی به انرژی باید نگاه فرابخشی به این بحث داشت.


در اجلاس كتابفروشي مطرح شد:
9 استان ايران حتي 3 كتاب‌فروشي هم ندارند
خبرگزاري فارس: رئيس اتحاديه ناشران و كتاب‌فروشان تبريز مي‌گويد دخالت دولت در چرخه نشر باعث شده كتاب‌فروشي روز به روز در ايران لاغرتر شود، به گونه‌اي كه الان در 9 استان كشور حتي 3 كتاب‌فروشي هم وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار فارس، سعيد جلالي، رئيس اتحاديه ناشران و كتاب‌فروشان آذربايجان غربي عصر روز گذشته در اجلاس فصلي اتحاديه ناشران و كتاب‌فروشان سخن مي‌گفت. موضوع اتحاديه ناشران و كتاب‌فروشان تهران درباره كتاب‌فروشي و مشكلات اين حرفه در ايران بود. جلالي در صحبت‌هاي خود به اولين سرشماري ايران در سال 1335 و آخرين سرشماري در سال 1385 اشاره كرد. وي گفت: اولين نقطه اوج كتاب‌فروشي در ايران بعد از آمدن مصدق بود، چرا كه قبل از آن در ايران 400 عنوان كتاب منتشر مي‌شد ولي بعد از اين رويداد اين آمار به 900 عنوان رسيد. وي گفت‌: سال 1335 دبير ليسانسه 400 تومان حقوق مي‌گرفت و مي‌توانست در آن زمان 5 سكه بخرد. اما امروزه دبير ليسانسه با تمام جان كندن و با تمام حقوقش مي‌تواند تنها 2 سكه بخرد. به گفته وي، در اين 50 سال توان خريد مردم ايران 60 درصد كاهش يافته است. جلالي به نقل از اطلاعات مركز آمار ايران گفت: يك شهروند تبريزي مي‌تواند ماهانه فقط 5600 تومان به مسائل سرگرمي، سفر، لوازم تحرير، كتاب درسي و غير درسي خود اختصاص دهد. به گفته وي، شهر تبريز در سال 1335، 30 كتاب‌فروشي داشته و اين درحالي است كه در سال 1385 تعداد كتاب‌فروشي‌ها در اين شهر به 28 باب كاهش يافته است. جلالي آمار ديگري را نيز به نقل از مركز آمار ايران ارائه داد. به گفته وي در سال 1335 جمعيت تبريز حدود 289 هزار نفر بوده و در سال 1385 اين جمعيت به يك ميليون و 400 هزار نفر رسيده است. وي گفت:‌ دانشگاه تبريز در سال 1335 تنها با دو رشته ادبيات و علوم پزشكي 900 نفر دانشجو داشته ولي در سال 1385 تعداد دانشجويان به 66 هزار نفر رسيده است. رئيس اتحاديه ناشران و كتاب‌فروشان تبريز همچنين گفت: در ايران 9 استان هست كه زير يك ميليون نفر جميعت دارد و جمعيت تمامي آن‌ها حدود 8 ميليون نفر است. با اين حال تمام اين استان‌ها حتي 3 كتاب‌فروشي هم ندارند. جلالي اصلي‌ترين دليل كاهش كتاب‌فروشي‌ها در ايران را دخالت دولت در امر شبكه كتاب عنوان كرد. به گفته وي، در شهرستان‌ها صنعت نشر و كتاب‌فروشي روز به روز لاغرتر مي‌شود و يكي از دلايل عمده آن برپائي نمايشگاه‌هاي كتاب استاني است. وي گفت: سبد فروش كتاب‌فروشان شهرستان 8 ماه در سال مورد هجوم نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران و نمايشگاه كتاب استاني است. به گفته وي، كتاب‌فروشان شهرستاني در ارديبهشت هيچ كاري ندارند و در ماه‌هاي بعد از آن نيز نمايشگاه كتاب استاني بر كار آن‌ها تاثير منفي مي‌گذارد. جلالي گفت:‌ مؤسسه نمايشگا‌ه‌هاي فرهنگي ايران مثل كتاب‌فروشان مغازه‌دار است و به دنبال جائي است تا براي خود درآمدي كسب كند. به گفته وي، سياست وزارت ارشاد كه مي‌گويد مي‌خواهد كتاب را به دور دست‌ها ببرد سياست غلطي است. درادامه اين مراسم نويد گويي، مدير انتشارات نويد شيراز حذف يارانه‌هاي كاغذ را اقدامي خوب توصيف كرد كه پيش از اين اتحاديه ناشران و كتاب‌فروشان تهران خواستار آن شده بود. وي همچنين خواستار كاهش آمار ناشران مقطعي شد تا ناشران ديگر با خيالي آسوده به توليد كتاب‌هاي فاخر بپردازند. فريد بوترابي، مدير شركت ايران فرهنگ نيز از ديگر كارشناساني بود كه روز گذشته در اجلاس فصلي اتحاديه ناشران و كتاب‌فروشان تهران درباره فروش اينترنتي كتاب سخن گفت. وي گفت: نخستين كتاب‌فروشي‌هاي اينترنتي در ايران با هدف ارسال كتاب به ايرانيان خارج از كشور راه‌اندازي شدند ولي با گذشت زمان بسياري از اين كتاب‌فروشي‌هاي اينترنتي از صحنه خارج شدند. به گفته بوترابي، بزرگ‌ترين مشكل كتاب‌فروشي‌هاي اينترنتي ما به صرفه نبودن اقتصاد فروش اينترنتي كتاب در ايران است و اولين گام براي رفع اين مسئله، به رسميت شناختن اين فعاليت به عنوان يك اقدام صادراتي است. بوترابي همچنين مشكل توزيع كتاب را از ديگر عوامل توسعه نيافتن كتاب‌فروشي الكترونيك در ايران دانست. وي گفت: وقتي كتابي در اينترنت معرفي مي‌شود بعد از گذشت 6 ماه هيچ تضميني براي يافتن و ارسال آن كتاب به مشتري وجود ندارد. در پايان اين اجلاس مرتضي رهباني، مترجم و پژوهشگر از تجربه‌هاي پنج ساله خود در زمينه كتاب‌فروشي در كشور آلمان صحبت كرد.


سرپرست بهزيستي استان زنجان:
خبر داغ كردن 3 كودك زنجاني را تأييد مي‌كنم

خبرگزاري فارس: سرپرست بهزيستي استان زنجان با اشاره به خبر منتشره در مورد آزار كودكان در يكي از مراكز نگهداري كودكان زنجان گفت: اين اقدام صورت گرفته ولي مشخص نيست كه مسئول انجام اين كار چه كسي بوده است.

رسول سيدي فرد امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در زنجان با اشاره به اينكه اين اتفاق زماني رخ داده است كه مربي در پاس شيردهي بوده است خاطر نشان كرد: گفته مي‌شود كه خدمه اين مركز دست به اين كار زده است، ولي هنوز اين امر نيز محرز نشده است. اين خانم خدمه در آستانه بازنشستگي است و بيش از 18 سال سابقه دارد. به گفته رئيس بهزيستي شهرستان زنجان اين خانم در مدت فعاليت خود حتي يك سيلي هم به كودكان نزده است. سيدي فرد با اشاره به اينكه امروز گزارش كامل، اظهارات و گفته‌هاي خاطيان در اين پرونده به تهران ارجاع داده شده است افزود: تهران در اين زمينه نظرنهايي را خواهد داد. وي با اشاره به اينكه مسئول مركز از اين سمت به دليل عدم نظارت دقيق كنار گذاشته شده است گفت: مربي شيفت نيز از كار معلق شده است تا در اين زمينه پاسخگو باشد همچنين خانم خدمه نيز به مراجع ذيصلاح معرفي شده است. سرپرست بهزيستي استان زنجان در ادامه با اشاره به اينكه اين قبيل كارها در مراكز اتفاق مي‌افتد تصريح كرد: بسياري از مواقع اتفاقاتي اين چنيني هرگز گفته نمي‌شود. وي كودكان آزار ديده را بد سرپرست معرفي كرد و نه بي سرپرست افزود: يكي از كودكان در اظهارات خود اعلام كرده كه اين عمل يعني داغ كردن را چندين بار از سوي پدرش شاهد بوده است. ضمن اينكه بهزيستي استان زنجان در اين زمينه نيز گزارشي را ارسال كرده است كه به اين شرح است: 1- بيش از75 درصد از فرزندان مقيم آن مركز بدسرپرست هستند يعني فرزنداني كه به علت عدم صلاحيت والدين ناشي از اعتياد، جرم، زندان، همچنين بچه‌هاي طلاق هستند كه در فضاي خانوادگي، داراي خشونت‌هاي فردي و خانوادگي بوده كه شاهد تنبيهات قهري همسران با خود و فرزندان خود بوده و با اين خشونت زندگي كرده‌اند. تقليد رفتارهاي والدين براي فرزندان در اين سنين تقريباً طبيعي به نظر مي‌رسد كه نگهداري چنين فرزنداني در مراكز استيجاري و فاقد استانداردهاي لازم و همچنين محدوديت منابع و عدم امكان تأمين نيروي انساني متخصص مورد نياز بر وقوع چنين حوادثي بي‌تأثير نخواهد بود. 2- بعد از وقوع حادثه سوختگي بلافاصله كارشناس مسئول بخش معاون مربوطه و دفتر مسئول ارزيابي عملكرد و پاسخگويي به شكايات در مركز حضور پيدا كرده كه بر اساس گزارشات و پيگيري‌ها مشخص شده در زمان وقوع حادثه مربي شيفت مربوطه جهت استفاده از پاس شير كه داراي نوزاد 5 ماه بوده در مركز حضور نداشته و مركز با حضور خدمه در آن ساعت از فرزندان مراقبت مي‌شده است كه با بررسي به عمل آمده از طريق دفتر ارزيابي و اعمال تدابير لازم خدمه حاضر در شيفت ضمن كتمان اقدام سوختگي از سوي خود اظهار مي‌دارد در حين رسيدگي به نظافت و بهداشت نوزادان 2 كودك در آشپزخانه به هم ديگر آسيب رسانده‌اند و اين موضوع كاملاً جدي در دستور كار واحد ارزيابي و حراست سازمان بوده كه دقيقاً قانون در مورد افراد خاطي در صورت اثبات اعمال خواهد شد، اما علي‌رغم عدم اثبات و احراز تخلف خاطيان در اقدام اول با خدمه مسئول مركز و مربيان و كارشناسان مربوطه برخورد و نسبت به جابجايي آن اقدام شده و اين موضوع توسط سازمان بهزيستي استان زنجان تا فرجام توسط مراجع ذي‌صلاح پيگيري مي‌شود. در پايان بهزيستي استان از حادثه و اتفاقي كه به وقوع پيوسته و موجب درد عميق و جريحه دار شدن اذهان عمومي و مردم عزيز و شهيد پرور شده پوزش طلبيده و از خداوند كريم طلب بخشش كرده و اميدواريم با اتخاذ تدابير لازم از وقوع چنين اتفاقاتي پيشگيري كنيم و با كمك اصحاب رسانه و مردم نوعدوست و سخاوتمند استان در اداي دين نسبت به جامعه هدف اين سازمان با همراهي و همياري آنان موثر واقع شويم. طي چند روز گذشته 3 كودك به نام‌هاي محمد مهدي، زهرا و مريم در يكي از مراكز نگهداري بهزيستي زنجان از ناحيه پا، گردن و صورت توسط يكي از خدمه به واسطه داغ گذاشتن آسيب ديده‌اند.
واقعا جاي بسي تاسف است كه از اين چنين آدم هاي فاقد مديريت در مراكز بهزيستي استفاده مي شود . انتظار داريم دادستان كل كشور قاطعانه با موضوع برخورد نموده و بهزيستي كشور نيز دست به يك خانه تكاني جمعي در زنجان بزند . آيا چنين فجايعي شايسته نظامي است كه ادعاي رفتار انساني با هم نوع را دارد ؟ تاكي بايد مصالح جامعه را فداي مصلحت هاي شخصي افراد بخصوص بايد بكنيم ؟ خبر همسو
قائم مقام معاون اجتماعي بهزيستي در گفت‌و‌گو با فارس:
تنبيه و داغ كردن كودكان يتيم در مراكز نگهداري بهزيستي غير‌ممكن است
خبرگزاري فارس: قائم مقام معاونت اجتماعي بهزيستي گفت: از تنبيه و داغ كردن 3 كودك يتيم در مركز نگهداري كودكان مهر زنجان خبر ندارم و چنين اتفاقي غير‌ممكن است.

نبي‌الله عشقي ثاني در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعي فارس درباره خبر داغ كردن 3 كودك يتيم در مركز نگهداري كودكان مهر زنجان‌ گفت: از چنين اتفاقي هيچ خبري ندارم و به همين علت هيچ توضيحي نمي‌توانم بدهم، مربيان و مسئولان در مراكز نگهداري كودكان كه از سازمان بهزيستي مجوز دارند حتي حق يك پشت دستي زدن به كودكان را ندارند و هرگز در اين مراكز تنبيهي انجام نمي‌شود و به طور كلي تنبيه در مراكز بهزيستي ممنوع است. وي گفت: چنين موضوعي تاكنون سابقه ندارد و اگر اتفاق افتاده باشد مربي و مسئولان مربوطه در آن مركز حتماً به كميته تخلفات بهزيستي احضار مي‌شوند و اگر ثابت شود با آنها برخورد قانوني مي‌شود. وي گفت: سازمان بهزيستي صحت و سقم اين خبر را بررسي مي‌كند. برخي منابع خبري با انتشار عكس‌هايي اعلام كردند كه در مركز نگهداري كودكان مهر زنجان‌ اين شهر بر روي بدن 3 كودك يتيم به نام‌هاي زهرا، مريم و محمدمهدي داغ گذاشته شده است. كه بر اثر آن صورت زهرا، پاي مريم و گردن محمدمهدي سوخته است.
حقيقتا شرم آور است كه يك مقام مسئول كشور در بهزيستي چنين پاسخي را بدهد ! آن مصاحبه رئيس بهزيستي زنجان و اينهم مصاحبه اين آقاي محترم . آقايان روساي سه قوه و دادستان محترم كل كشور ، خودتان دخالت كنيد و اين فجايع را از بهزيستي جمع كنيد . رئيس بهزيستي كشور : با انتصاب چنين افراد فاقد مديريت ، آبروي كشور را در يك مركزي كه بايد الگوي عطوفت و نوع دوستي باشد ، ببازي نگيريد . خبر همسو

معاون اجتماعي بهزيستي در گفت‌و‌گو با فارس:
3 كودك آزار ديده زنجاني امروز به پزشكي قانوني اعزام شدند
خبرگزاري فارس: معاون اجتماعي سازمان بهزيستي گفت: 3 كودك آزار ديده در مركز نگهداري شبانه‌روزي كودكان در زنجان امروز براي انجام تحقيقات به پزشكي قانوني اعزام شدند علاوه بر آن يك تيم كارشناسي نيز امروز از تهران براي بررسي موضوع عازم زنجان شد.

مهدي سيد محمدي در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعي فارس، افزود:‌ سازمان بهزيستي كشور براي بررسي موضوع 3 كودكي كه در مركز نگهداري كودكان در زنجان مورد آزار و داغ كردن قرار گرفته‌اند امروز يك تيم كارشناسي را به اين شهر اعزام كرد تا پس از بررسي دقيق ميداني اظهار نظر رسمي سازمان بهزيستي در اين‌باره اعلام شود. وي گفت: علاوه بر آن امروز هر 3 كودك به پزشكي قانوني زنجان اعزام مي‌شوند تا مشخص شود كه مورد اتفاق افتاده، كودك آزاري بوده يا اتفاق ديگري رخ داده است و قطعاً نظر كارشناسي سازمان پزشكي قانوني در اقدام بهزيستي براي برخورد با اين اتقاق مؤثر است. وي افزود: بررسي اوليه سازمان بهزستي استان زنجان نشان مي‌دهد يكي از 3 كودكي كه مورد آزار و داغ كردن قرار گرفته است به نام مريم در ارديبهشت ماه در اين مركز پذيرش شده است و علت پذيرش وي نيز كودك آزاري توسط عمه وي بوده است، ماجراي اين دختر اين است كه مادر وي توسط پدرش به قتل رسيده و پدرش در زندان است، اين كودك نزد عمه‌اش نگهداري مي‌شده و مورد آزار قرار گرفته است و به همين علت در مركز نگهداري كودكان مهر زنجان پذيرش شده است. ممكن آثار روي بدن وي به علت كودك آزاري باشد كه از قبل عمه وي انجام داده باشد كه موضوع در حال بررسي است. وي گفت: البته اين كودك نيز همراه 2 كودك ديگر به نام زهرا و محمد مهدي براي بررسي كارشناسي به پزشكي قانوني زنجان اعزام مي‌شود.
رئيس انجمن مددكاري اجتماعي ايران در گفت‌و‌گو با فارس:
داغ كردن 3 كودك در مركز نگهداري كودكان ناشي از ضعف نظارتي بهزيستي است
خبرگزاري فارس: رئيس انجمن مددكاري اجتماعي ايران گفت: داغ كردن 3 كودك بي سرپرست و يا بد سرپرست در مركز شبانه روزي نگهداري اين كودكان در زنجان نشانه ضعف سازمان بهزيستي در گزينش پرسنل و نظارت بر كار اين مراكز است و مي‌تواند آبروي اين سازمان را خدشه‌دار كند.

محمد زاهدي اصل در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعي فارس، افزود: محيط يك مركز شبانه روزي براي كودكان بي سرپرست بايد مانند محيط يك خانواده سرشار از عطوفت و مهرباني باشد، ضمن اينكه انتظار مي‌رود، مربيان و افرادي كه نگهداري كودكان را در اين مراكز به عهده مي‌گيرند تجربه و صلاحيت آنها قبلاً تائيد شده باشد. وي اضافه كرد: حتي اگر در مواردي شاهد كودك آزاري در برخي خانواده‌ها باشيم كه يك آسيب اجتماعي است، به هيچوجه انتظار نداريم در يك مركز نگهداري كودكان كه زير نظر بهزيستي است و استانداردها و اصولي براي نگهداري كودكان بايد در آن رعايت شود شاهد تنبيه بدني و داغ كردن كودكان يتيم باشيم. وي گفت: در صورتي كه چنين اتفاقي افتاده باشد كه ظاهراً افتاده است و مسئولان بهزيستي هم آن را تائيد كرده‌اند، نشانه ضعف در گزينش و نظارت بهزيستي بر اين مراكز است، گزينش افرادي كه نگهداري كودكان را به عهده دارند بايد هم در مرحله اوليه و هم در مراحل بعد به صورت دائمي انجام شود. وي افزود: اين يك مسئوليت خطير است كه كسي تربيت و پرورش كودكان بي‌سرپرست را به عهده بگيرد و نبايد اين موضوع مورد غفلت قرار گيرد، سازمان بهزيستي متولي اين مسئوليت است و بايد هوشيار باشد، گر چه اين موضوع كم نظير است و اگر هم اتفاق افتاده باشد تاكنون پنهاني بوده است اما حتي يك مورد آن هم مي‌‌تواند موجب آبروريزي براي بهزيستي باشد. وي گفت: كتك زدن كودكان ممكن است حتي در مدارس هم اتفاق بيفتد و متاسفانه ما چنين اتفاقات ناخوشايندي را در مدارس شاهديم كه آثار بسيار مخربي دارد اما مسئولان اجرايي اگر دقت داشته باشند و به صورت ريشه‌اي براي پيشگيري از چنين حوادثي اقدام كنند، قابل كنترل است. زاهدي افزود: اگر من جاي مسئولان اجرايي بهزيستي بودم، بلافاصله تيمي از افراد مورد وثوق و كارشناس را براي بررسي دقيق موضوع در محل اعزام مي‌كردم، تا به سرعت موضوع را از نزديك بررسي كنند و علل و ريشه‌هاي اين اتفاق تاثر برانگيز را پيدا كنند، آدم‌ها ممكن است به علت مشكلاتي كه دارند در شرايط خاص رفتارهاي غير قابل پيش‌بيني از خود بروز دهند اما اگر ريشه‌ها را بشناسيم وقوع چنين حوادثي قابل پيشگيري است. وي گفت: پس از بررسي موضوع حتماً بايد با افراد خاطي برخورد شود و بايد منصفانه مجازات شوند اما مهم‌تر از آن اين است كه به ريشه‌هاي بروز چنين رفتارهايي توجه كنيم و با گزينش مناسب افراد و نظارت مستمر بر اين نوع مراكز جلوي تكرار اين نوع اتفاقات را بگيريم. رئيس انجمن مددكاري اجتماعي ايران كه از همكاران مرحوم فياض بخش در تاسيس سازمان بهزيستي است ادامه داد: براي پيشگيري از وقوع چنين حوادثي در مراكز تحت پوشش بهزيستي بايد به بازآموزي پرسنل و اصلاح شيوه‌هاي مديريتي بپردازيم. وي گفت: ما در يك جامعه اسلامي زندگي مي‌كنيم، اسلامي كه توجه خاصي به يتيمان دارد و توصيه مي‌كند، هر كس دست نوازشي بر سر يتيمي بكشد به تعداد موهايي كه از زير دستش رد مي‌شود، در بهشت پاداش مي‌گيرد و اگر يتيمي را بيازارد عرش خدا را لرزانده است.


احمدی نژاد دستور بررسی داد:
پیشنهاد تشکیل سازمان مدیریت انرژی زیر نظر رئیس جمهور
رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری از پیشنهاد تشکیل سازمان مدیریت انرژی زیر نظر رئیس جمهور خبر داد و گفت: دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری نیز دستور بررسی این پیشنهاد را صادر کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، اسماعیل ساعی ور امروز در نخستین نشست تخصصی بررسی ابعاد طرح تحول اقتصادی در دانشکده خبر افزود: مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری پیشنهادی درباره تشکیل سازمان مدیریت انرژی زیر نظر رئیس جمهوری به دکتر محمود احمدی نژاد ارائه کرده است.
وی تصریح کرد: رئیس جمهوری نیز نسبت به این پیشنهاد نظر مثبت دارد و آن را برای بررسی های بیشتر به وزارت نفت ارجاع داده است.
ساعی ور در عین حال خواستار بررسی سریع این پیشنهاد در وزارت نفت شد و گفت: جزیره ای عمل کردن در گذشته ضررهای جبران ناپذیری به کشور وارد کرده است.
رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری از پیشنهاد دیگر این مرکز درباره عرضه انرژی با قیمت تمام شده خبر داد و گفت: برهمین اساس، در بهمن سال 85 پیشنهاد کردیم که دولت مصوب کند دستگاه های اجرایی انرژی را با قیمت تمام شده خریداری کنند که هیئت دولت نیز با این پیشنهاد موافقت کرد و مقرر شد هزینه آب، برق، گاز دستگاه های اجرایی با قیمت آزاد محاسبه شود.
وی پیشنهاد دیگر کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری افزایش پلکانی قیمت بنزین عنوان کرد و اظهارداشت: با این فرمول، قرار بود سهمیه بندی بنزین از سال 86 آغاز و با افزایش پلکانی سالیانه، در سال 89 با قیمت منطقه ای عرضه شود.
ساعی ور در ادامه طرح تحول اقتصادی دولت را مثبت ارزیابی کرد و گفت: جراحی ساختار اقتصادی کشور هرچه سریعتر باید آغاز شود. رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری معتقد است که روند مصرف انرژی به نحوی است که اگر طرح تحول اقتصادی اجرایی نشود به اهداف سند چشم انداز 20 ساله نظام نخواهیم رسید، ضمن اینکه در صورت عدم اجرای این طرح از کشوری صادرکننده به واردکننده نفت تبدیل می شویم. به گفته وی، رشد مصرف انرژی در سال 86 نسبت به سال 85 معادل 9.9 درصد بوده است.
وی خواستار برنامه ریزی دقیق با نظارت عالیه در اجرای طرح تحول اقتصادی به خصوص در بخش هدفمندکردن یارانه ها شد و تاکید کرد: کوچکترین انحراف در این بحث می توان مشکلاتی گریبانگیر اقتصاد کشور کند. برهمین اساس، این طرح باید با برنامه ریزی دقیق و نظارت عالیه بر روی آن اجرایی شود.
رئیس کمیسیون انرژی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری همچنین برنامه دولت برای هدفمندکردن یارانه ها را کار بسیار بزرگی خواند و گفت: هم اکنون سه دهک از ده دهک جامعه 70 درصد انرژی را مصرف می کنند. برهمین اساس، هدفمندکردن یارانه ها در نهایت به نفع مردم تمام می شود. ساعی ور معتقد است توزیع درست یارانه ها نوعی پیاده سازی عدالت اجتماعی است.
وی مطرح کرد: براساس تراز نامه انرژی وزارت نیرو که متعلق به سال 84 است، یارانه بنزین ثروتمندان 28 برابر یارانه بنزین فقرا در کشور است. همچنین یارانه گازوئیل ثروتمندان 120 برابر یارانه بنزین فقرا در کشور است. به هرحال، به جای نگاه بخشی به انرژی باید نگاه فرابخشی به این بحث داشت.

۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

روز جمعه 29/4/1387خسرو شكيبائي هنرمند تواناي ايران بعلت سكته قلبي دربيمارستان پارسيان تهران گذشت

به گزارش خبرگزاري فارس، «خسرو شكيبايي» بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون ساعت 9 صبح امروز جمعه 28 تير در سن 64 سالگي به علت نارسايي قلبي در بيمارستان پارسيان تهران درگذشت. «خسرو شكيبايي» در سال 1323 در تهران به دنيا آمد و تحصيلاتش را در رشته بازيگري در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران به پايان برد. او تا پيش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعاليت داشت و فعاليت حرفه اي در عرصه سينما را با بازي در فيلم «خط قرمز» (1361، كيميايي) آغاز كرد. اما سرآغاز دوره ي تازه فعاليت بازيگري شكيبايي را بايد فيلم «هامون» (1369، مهرجويي) دانست. او به خاطر بازي در اين فيلم سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول را در هشتمين جشنواره فيلم فجر به دست آورد. او همچنين براي بازي در فيلم «كيميا» (1374، درويش) بار ديگر برنده سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول از سيزدهمين جشنواره فيلم فجر شد. شكيبايي بازي در بيش از بيست و سه فيلم سينمايي و نيز مجموعه‌هاي تلويزيوني متعددي چون «خانه سبز»، «سرزمين سبز» و... را در كارنامه خود دارد. «خسرو شكيبايي» اخيرا در دومين جشن منتقدان سينمايي، جايزه يكي از برترين بازيگران سي سال سينماي پس از انقلاب را روي صحنه از دستان محمدباقر قاليباف، محمد خزاعي و محمدرضا جعفري‌جلوه گرفت و با ابراز تشكر، صحنه را ترك كرد.
گروه هاي همسو در ياهو و گوگل درگذشت شادروان خسرو شكيبائي هنرمند با ارزش عرصه تاتر و تلويزيون و سينماي ايران را به خانواده محترم شكيبائي تسليت ميگويند .

به ياد خسرو شكيبايي؛
دري: همسر «شكيبايي» در اواخر عمرش نقش مهمي داشت
خبرگزاري فارس: سيدضياءالدين‌دري گفت:‌ پشت همه موفقيت‌هاي مرحوم شكيبايي همسر او «پروين» نقش بسيار مهمي را ايفا كرد و اگر تلاش‌هاي بي‌دريغ او در حمايت و پرستاري از خسرو نبود، شايد او بسيار زودتر از آنچه فكر مي‌كنيد،‌ خانه نشين مي‌شد.

سيدضياء‌الدين دري با بيان اين مطلب در گفت‌و گو با خبرنگار سينمايي فارس گفت: من فيلم سينمايي «صاعقه» را در سال 63 ساختم و اين فيلم اولين فيلمي بود كه مرحوم «خسرو شكيبايي» در آن نقش اول را ايفا مي‌كرد. وي افزود:‌البته شكيبايي د فاصله سال‌هاي 60 تا 63 چند فيلم ديگر بازي كرده بود، اما در هيچ‌كدام از آنها در جايگاه واقعي خود قرار نگرفته بود. من وقتي او را در سال 63 ديدم، بلافاصله براي نقش اول انتخابش كردم چون به قابليت‌هاي او پي برده بودم. از آن به بعد بود كه علي رغم پخش بد فيلم «صاعقه» و قرباني شدنش، توجه جامعه هنري به «خسرو شكيبايي» جلب شد و اين فيلم براي او يك سكوي پرتاب بود. وي در ادامه گفت: در خاطرم هست كه ما سر فيلمبرداري صحنه مرگ خسرو در فيلم صاعقه، جلوي تئاتر شهر مشغول فيلمبرداري بوديم كه يكي از عابران گفت اين كيه؟ و من به او پاسخ دادم كه خيلي دور نيست كه اين فرد يكي از بهترين‌هاي سينما خواهد شد. البته از گفتن اين جمله، هدف داشتم. هنوز بسياري از افراد او را نمي‌شناختند و چند سال بعد مرحوم شكيبايي جايگاه خود را به‌دست آورد. دري در ادامه اظهار داشت: البته مرحوم «پرويز فني زاده» نيز يكي ديگر از بازيگران خوب ما بود كه خيلي زود از دنيا رفت و جامعه هنري ما نتوانست به خوبي از او استفاده كند، اما برعكس «خسرو شكيبايي» كسي بود كه با اراده خود تلافي كرد و كساني كه در سينما كار مي‌كردند، شرايطي را فراهم آوردند كه خسرو هيچوقت بي‌كار نباشد. كارگردان مجموعه‌هاي تلويزيوني چون «كيف انگليسي» و «كلاه پهلوي» در ادامه گفت: البته در تمام اين سال‌ها و پشت سر همه موفقيت‌هاي مرحوم شكيبايي همسر او «پروين» نقش بسيار مهمي را ايفا كرد و اگر تلاش‌هاي بي‌دريغ او در حمايت و پرستاري از خسرو نبود، شايد او بسيار زودتر از آنچه فكر مي‌كنيد،‌ خانه نشين مي‌شد. وي درباره زمان جايگزيني افراد ديگري به جاي مرحوم خسرو شكيبايي گفت:‌ چهره‌هايي كه در سينماي ما ظاهر مي‌شوند، به دليل سينماي محدود ما بسيار اندك هستند و ما تنوع بازيگر نداريم، به همين دليل طول مي‌كشد تا بازيگر ديگري در حد و اندازه شكيبايي ظاهر شود، در حالي كه ما مي‌بينيم كه در كشورهايي كه صاحب سينماي پيشرفته هستند، بازيگران جديد عملا جايگزين قديمي‌ها مي‌شوند. وي ادامه داد: البته نبايد نااميد بود و من خوشبين هستم كه در نسل جوان ما بازيگراني هستند كه به تدريج ظاهر مي‌شوند كه مي‌توانند در اين زمينه بسيار موفق باشند.البته خسرو شكيبايي قابليت تكرار ندارد و ارزش كار هنري در اين است و موفقيت شكيبايي و حضور و تاثيرش با خود او معنا پيدا مي‌كند.

«قلبمان شكست!»
واكنش كاربران خبرگزاري فارس به خبر درگذشت «خسرو شكيبايي»
خبرگزاري فارس: تعداد زيادي از كاربران خبرگزاري فارس، در خبرهاي مربوط به درگذشت «خسرو شكيبايي»‌،‌ ضمن اظهار تأسف از درگذشت اين هنرمند، نظرهايي را ارائه كردند
.

به گزارش خبرگزاري فارس، برخي از اين نظرها را با حذف اسم و ايميل ارسال كننده مرور مي‌كنيم: - جاي او هميشه در سينماي ايران خالي خواهد ماند... آرزوي صبر براي خانواده مرحوم شكيبايي... - خدايش بيامرزد. خيلي دوست داشتني بود. - درگذشت اين هنرمند محبوب را به خانواده‌اش وخانواده هنرمندان تسليت مي‌گويم. نام اين هنرمند پرآوازه تا ابد به نيكي ياد ميشود و زنده است. - ديگر هيچ بازيگري مثل او نخواهد آمد. - روحش شاد ، بهشت گواراي روحش كه دعاي آمرزش ميليون‌ها ايراني نثارش است. - خدا رحمتش كنه. خانه سبز رو عالي بازي كرد كه هميشه تو خاطره‌ها مي‌مونه. - بار ديگر ايران يكي از بزرگان هنر سينما و تاتر را از دست داد . خسرو شكيبايي يكي بود و ديگر همانند او تكرار نمي‌شود. پس بياييم قدر هنرمندانمان را در زمان حياتشان بدانيم. - روحت شاد! - خدا قرين رحمتش كند. واقعا" مردي دوست داشتني بود. نمي‌دانم جاي اين هنرمندان عزيز را چه كسي پر خواهد نمود؟ - بدترين خبر چند ماه اخير را دريافت نموديم. به خانواده محترم از دست رفته تسليت عرض نموده و براي روح پر فتوح استاد دعا گو خواهيم بود - با نهايت تاسف از در گذشت يكي از بهترين هنرپيشه هاي كشور فقط ميتوانم بگويم كه در تنهايي خودم گريستم و متأسف شدم كه چرا اين رسانه ملي نبايد خبري از بيماري اين هنرمند به ما مردم بدهد؟ آيا اين به حق است و حالا ما بايد تا آخر عمر در حسرت ديدار اين هنرمند بسوزيم. اي كاش مي‌شد ما در روزهاي بيماري راحت‌تر با هنرمندانمان رابطه برقرار كنيم به اميد آن روز. - سلام.حال همه ما خوب است. ملالي نيست جز گم شدن گاه به گاه خيالي دور كه مردم به آن شادي بي سبب مي‌گويند.با اين همه عمري اگر باشد طوري از كنار آن گذر خواهم كرد كه نه زانوي آهويي بي‌جفت بلرزد و نه اين دل نا ماندگار بي درمان...روحش شاد. - واقعا حيف شد. يكي از نادرترين ستاره‌هاي بازيگري بود. جاي خاليش احساس ميشه.افسوس.من هم در نبودش اشك مي‌ريزم. - به غير هنركه تاج سرآفرينش است دوران هيچ سلطنتي ماندگار نيست. خداحافظ مراد بيك. - به خانواده ايشان تسليت عرض مي‌كنيم. ايشان يكي از برترين بازيگران و يا به‌عبارتي يكي از نخبگان عرصه هنر در كشورمان بودند. - در روزحزن انگيزي مثل امروز اين خبرتأسف انگيز، شوك آور و بسيار سنگين بود. خدايش بيامرزد. - من متاسفم و اگر به من بگوئيد در ايران بهترين بازيگر كيست؟، من ميگويم يكي جمشيد هاشم پور و آن يكي خسرو شكيبايي واين‌ها فيلم را براي فيلم بازي ميكردند نه براي چيز ديگر. نه حالا كه "شكيبايي" رفته بخواهم اين حرف‌ها را بزنم. من او را از بچگي تا الان دوست داشته‌ام. متاسفم و باز تسليت مي‌گويم. - شادروان خسرو در فيلم- خواهران غريب- وقتي "مادر من مادر من" را مي‌خواند بغض گلويم را مي‌فشرد، گويا از زبان همه كساني كه به مادرانشان عشق مي ورزند مي‌خواند. روحش شاد - هميشه در قلب ما خواهد ماند... - واقعا ناراحت كننده بود اين خبر... يه هنرمند ديگه رو از دست داديم. باز خدا رو شكر از ايشون باز تا يه حدي تقدير شده بود، يعني از ذهن مردم محو نشده بود.روحش شاد و يادش گرامي باد. - من به عنوان يكي از فارغ التحصيلان دانشكده هنرهاي دراماتيك درسال 1353 از ديدن خبر درگذشت مرحوم جناب آقاي خسرو خان شكيبايي يكه خوردم وسكوت كردم. بعد از چندلحطه بخود آمدم وگفتم: انالله و انا اليه راجعون (ما از سوي خدا آمده‌ايم و بسوي او مي‌رويم.) .درگذشت او را به تمام مردم با فرهنگ جهان و ايران تسليت عرض مي‌كنم و مطمئن هستم جاي او در آن دنيا نزد خوبان است. او بازيگري نجيب و آرام به نظر مي‌رسيد. از درگاه خداي يگانه شادي روح آن مهربان از دست رفته را خواهانم. شايسته است مسئولان مربوط حداقل محل مناسب فرهنگي را به نام وي نامگذاري و همه درمراسم خاصي ياد او را گرامي دارند. همچنين به خانواده ارجمند وي تسليت عرض نموده صبرو شكيبايي‌شان را خواهانم. - خسرو سينماي ايران، چهره دوست داشتني‌ات، صداي بي نظيرت و بازي‌هاي ماندگارت از ياد سينما دوستان و مردمي كه بارها پاي فيلم‌هايت نشسته‌اند فراموش نخواهد شد.روحت قرين رحمت حضرت دوست. - مي‌روي اما يادت در تاريخ ايران جاويدان خواهد ماند. روحت شاد يادت جاويدان... - واقعا از اين خبر جا خوردم، قلبم براي چندلحظه ايستاد. به نوبه خودم اين مصيبت رابه جامعه هنري ايران تسليت ميگم و از اينكه گوهري كمياب و گرانقدر را از دست داده‌ايم متاسفم. روحش شاد. - از اونجايي كه روز تولدم امروزه و دقيقا ساعت 9 صبح، دارم از غصه دق مي‌كنم. من خيلي دوستش داشتم. - واقعا يه دونه بود. خيلي بازيگر توانايي بود. يادمون نميره داشت ميومد بالاي سن توي جشنواره خاك صحنه رو بوسيد... - هامون، اصلاا باورم نميشه! اصلا اصلا... - ازتمام كساني كه ازاين ضايعه ناراحت كننده آزرده خاطر گشته‌اند، مي‌خواهم براي شادي روحش فاتحه‌اي قرائت كنند. - خسرو شكيبايي را از بچگي ام دوست داشتم...باورم نمي‌شه... - آنقدر حيرت زده هستم كه نمي‌دانم اصلا چه بگويم، باورم نمي‌شود كه اسطوره بازيگري ايران براي هميشه رفت، به همه دوستدارانش تسليت عرض مي‌كنم. - تسليت مي‌گويم به خانواده‌اش نه به خودمان..بايد براي خودمان تسليتي بفرستيم... - كسي كه با صداش شب‌ها آروم مي‌شدم رفت. - وقتي خبر به اين بدي را شنيدم يكدفعه آب تو گلوم شكست فقط همين بس كه حيف شد و خدايش بيامرزد. - هنوز صداي زمزمه‌هاي اشعار سهرابش در ذهن و گوشم مي‌پيچد.. هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ... افسوس... صداي گرمش را چگونه فراموش كنم. - گاهي چه زود دير مي‌شود و سهم ما را اشك چه بي‌رحمانه مي‌دهد. حال همه ما خوب است اما تو باور مكن. - آقاي خسرو شكيبايي مردي بسيار با شخصيت، با ادب و بانزاكت بودند روحشان قرين رحمت. - قلبم شكست! - بنده اعتقاد دارم گرچه هر فردي منحصر به فرد است لذا انشاالله به‌وسيله جامعه هنري بهتر از او نيز به‌وجود مي‌آورد، همانطور كه شايد الان نيز وجود داشته باشند. - امروز همه دلگير شديم ، برايش اشك ريختيم و صدايش و نگاهش را در خاطرمان تكرار كرديم. مرد سبزي بود بي ادعا در اوج بود و افسوس كه او راهم دير شناختيم. خدايش بيامرزد. آمين.
Posted by Picasa

۱۳۸۷ تیر ۲۱, جمعه




شب گذشته صورت گرفت
شليك موفق تعداد ديگري از موشك‌هاي دوربرد و ميان‌برد سپاه
خبرگزاري فارس: تعداد ديگري از موشك‌هاي دوربرد و ميان‌برد نيروي هوايي سپاه شب گذشته با موفقيت شليك شد.

به گزارش خبرگزاري فارس در ادامه رزمايش دريايي و موشكي پيامبر اعظم(ص)3 سپاه پاسداران، يگان‌هاي موشكي نيروي هوايي سپاه تعداد ديگري از موشك‌هاي دوربرد و ميان‌برد خود را با موفقيت به اهداف تعيين شده شليك كردند. صبح ديروز چهارشنبه نيز 9 موشك دوربرد و ميان‌برد سپاه كه در ميان آنها موشك ارتقاء يافته شهاب 3 نيز وجود داشت با موفقيت شليك شد. يكي از ويژگي‌هاي موشك‌هاي سپاه پاسداران امكان شليك آنها در هر وضعيت جوي و هر ساعت از شبانه‌روز است.

صبح امروز صورت گرفت
شليك موفق نسل جديد موشك شهاب 3
خبرگزاري فارس: نسل جديد موشك بالستيك شهاب 3 با موفقيت در سومين مرحله از رزمايش پيامبر اعظم (ص) شليك شد.

به گزارش خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، موشك ارتقاء يافته شهاب 3 صبح امروز توسط يگانهاي نيروي هوايي سپاه با موفقيت در رزمايش دريايي - موشكي پيامبر اعظم (ص) شليك شد. اين موشك ارتقا يافته با برد 2 هزار كيلومتر و به وزن يك تن در منطقه برگزاري اين رزمايش واقع در خليج فارس با موفقيت آزمايش شد. دقت اين موشك شهاب 3 در اصابت به اهداف ارتقاء يافته است. همچنين در اين رزمايش موشكهاي زمين به زمين زلزال و فاتح نيز با موفقيت شليك و به اهداف مشخص شده اصابت كردند. در رزمايش پيامبر اعظم 2 نيز طرح بهينه سازي موشك شهاب 3توسط متخصصان كشورمان با موفقيت انجام شده و طراحي و نصب كلاهك خوشه‌اي بر روي آن صورت گرفت. كلاهك خوشه‌اي اين قابليت را به موشك هاي شهاب مي دهد كه بر روي هدف، حجم انبوهي از بمب ها را فرو بريزد و عملاً اين موشك نوعي بمباران اهداف نظامي دشمن را برعهده دارد. از اين قابليت مي توان براي هدف قرار دادن پايگاه‌هاي نظامي دشمن، محل تجمع نيروها و نيز ناوهاي مستقر در فواصل مختلف استفاده كرد كه در يك لحظه شاهد بمباران وسيع و پرتعداد بمب هاي موجود در كلاهك موشك هاي شهاب خواهند بود. براساس اين طرح موفق نيروهاي متخصص كشور، حجم و ميزان بمباران اين كلاهك خوشه‌اي قابل تنظيم است و محدوده‌هاي مختلفي را با توجه به برد بالاي خود كه قابليت نشانه روي اهدافي تا 2 هزار كيلومتر را دارد، در تيررس موشك هاي كشورمان است. نكته ديگر، سيستم اختصاصي ناوبري موشك هاي شهاب است كه موجب شده كساني كه ادعا دارند ايران اين موشك ها را از كشورهاي ديگر تهيه كرده است، اما اين سيستم ناوبري و الكترونيكي ساخته شده توسط متخصصان ايراني، جاي شبهه‌اي را باقي نگذاشته است. اين سيستم علاوه بر آنكه قدرت شناسايي و اصابت به اهداف را بگونه‌اي بسيار دقيق در اختيار ايران قرار داده است كه علاوه بر اطمينان از برخورد موشك به هدف مورد نظر، در صورت خروج از مسير تعيين شده نيز مي تواند آن را تصحيح كرده و درصد اطمينان از برخورد را به نحو چشمگيري افزايش دهد. البته بر فرضي كه اين موشك‌ها از مسير خود منحرف شوند و امكان اصلاح آن فراهم نشود، سيستم انهدام آن در فضا به كار افتاده و براين اساس هيچ گونه اشتباهي در اصابت موشك متصور نخواهد بود. نكته ديگر در خصوص بهينه سازي استفاده از موشك هاي شهاب كه در سال گذشته انجام شد، تغيير زاويه شارژ موشك شهاب است كه از اين پس با زاويه صفر با سطح افق مورد استفاده قرار مي‌گيرد . اين تغيير موجب مي‌شود تا فواصل آماده سازي شليك موشك‌ها كمتر شده و قدرت متحرك سازي شليك‌ها را افزايش مي دهد تا شليك‌هايي نامحدود در زمانهاي كوتاه را شاهد باشيم. از نكات جالب ديگري كه نمونه آن در رزمايش پيامبر اعظم 2 و 3 سپاه پاسداران به نمايش گذاشته شد، پرتاب همزمان چندين موشك با قابليت ها و كلاس هاي مختلف بود كه ايران اين توانايي كم نظير در دنيا را با تلاش و برنامه ريزي دقيق متخصصان دفاعي خود داراست. بايد به اين نكته توجه كرد كه هركدام از اين موشك ها در يك زمان مشخص آماده شليك مي شود و همزمان كردن اين شليك ها نياز به برنامه ريزي دقيق و اجراي بسيار حساب شده دارد كه مثال موفقيت آميز آن، شليك چندين فروند موشك مختلف در عرض يك ثانيه بود كه مورد تحسين همگان قرار گرفت.

حمله مسلحانه به کنسولگری آمریکا در استانبول
مقام های آمریکایی و ترک اعلام کردند که روز چهارشنبه، در یک «حمله تروریستی» به کنسولگری آمريکا در استانبول، شش نفر از جمله سه مامور پلیس کشته شدند.
به گزارش خبرگزاری ها، سه تن از کشته شدگان پليس هستند و سه تن از چهار مهاجم مسلح نیز در این درگیری ها کشته شدند.
براساس مشاهدات شاهدان عينی، صبح چهارشنبه مردان مسلح سوار بر يک اتومبيل سفيد رنگ به سوی اتاقک امنيتی پليس در مقابل کنسولگری امريکا در استانبول آتش گشودند که با شليک پليس مستقر در محل روبرو شدند.
راس ویلسون، سفیر امریکا در ترکیه با آشکار دانستن این «حمله تروریستی» از مرگ سه پلیس اهل ترکیه در این درگیری ابراز تاسف کرد.
راس ویلسون با تاکید بر این که این حمله هیچ تاثیری بر روابط ترکیه و امریکا نخواهد گذاشت گفت:« ما همچنان در کنار هم با تروریسم بین المللی مبارزه خواهیم کرد.»
سخنگوی سفارت امريکا در آنکارا ساعت ۱۱ صبح چهارشنبه، حداقل يک نفر از داخل اتومبيل به مقر پليس شليک کرده است. به گزارش شاهدان اين درگيری حدود ۱۰ دقيقه ادامه داشت.
يک مقام کنسولگری امريکا در استانبول نيز اعلام کرد هيچ يک از کارکنان کنسولگری يا اتباع امريکا در اين حادثه کشته يا مجروح نشده اند. در زمان حمله تعداد زيادی از مردم برای تقاضای ويزا مقابل کنسولگری امريکا ايستاده بودند.
به گزارش آسوشیتدپرس، مقام های آمریکایی تاکنون اظهار نظری در مورد ملیت افراد مهاجم نکرده اند ولی مقامات ترک می گویند دو نفر از مهاجمین ترک بودند. پیشتر شایعه شده بود که مهاجمیم گذرنامه سوری داشتند.
آخرين حمله به پايگاه های خارجی در ترکيه در نوامبر سال ۲۰۰۳ رخ داد. در اين حادثه چند بمب در مقابل کنسولگری بریتانیا، دو کنيسه يهوديان و يک بانک انگليسی منفجر شد.
در اين انفجارها حداقل ۷۰ نفر از جمله کنسول بریتانیا در استانبول کشته و صدها نفر مجروح شدند.
تاکنون هیچ گروه و یا فردی مسئولیت این عملیات را بر عهده نگرفته است.
قاضي مرتضوي خبر داد ؛ تشديد اجرای طرح امنيت اجتماعی در روزهای آينده
ايسنا:دادستان عمومی و انقلاب تهران از تشديد اجرای طرح امنيت اجتماعی طی روزهای آينده در تهران خبر داد. سعيد مرتضوی در جلسه صبح روز شنبه ستاد پيشگيری و مبارزه با جرايم خاص تهران از اجرای طرح جمع‌آوری فروشندگان و توزيع‌کنندگان مواد مخدر خبر داد و گفت: طرح جمع‌آوری و برخورد با اراذل و اوباش، توزيع‌کنندگان محصولات فرهنگی غيرمجاز، طرح جمع‌آوری مرتکبين کيف‌قاپی، جيب‌بری، سرقت خودرو و لوازم آن و تشديد اجرای طرح امنيت اجتماعی طی روزهای‌ آينده نزديک در تهران اجرا خواهد شد. وی گفت:‌ تلاش اعضای اين ستاد در تهران به گونه‌ای بود که علاوه بر اينکه شورای امنيت ملی پس از ارائه گزارشات اين ستاد مصوب کرد اين تشکيلات کشوری اجرا شود، تمام استان‌های کشور اين ستاد را تشکيل و اموراتی که در دستور کار ستاد پيشگيری و مبارزه با جرايم خاص تهران بوده را در تمام استان‌ها تحت نظارت ستاد پيشگيری و مبارزه با جرايم خاص استانی قرار دادند. مرتضوی با اشاره به تصويب فوريت طرح پيشگيری و مبارزه با جرايم خاص تهران در سطح کشور توسط مجلس شورای اسلامی افزود: با تصويب اين فوريت از سوی نمايندگان مجلس شورای اسلامی در قالب قانون مصوب مجلس ارائه فعاليت خواهند کرد. وی در مورد اهداف اين جلسه گفت:‌ با تصويب جمعی و راهکارهای ارائه شده از سوی اعضا به فوريت طرح‌هايی را در تهران اجرا خواهيم کرد که آثار آن اين باشد که بعد از اجرای طرح حتی يک مورد تظاهر و قدرت‌نمايی اراذل و اوباش در سطح تهران نداشته باشيم و به برکت اجرای اين طرح و برخورد قاطع نيروهايی که وظيفه تامين امنيت شهر تهران را بر عهده دارند به ويژه نيروی انتظامی، ‌دادسرا و شعبه ويژه امنيت اجتماعی، اراذل و اوباش و آنهايی که تا به حال در موقعيت‌های خاص به برخی شهروندان ظلم می‌کردند و آسايش عمومی را مختل می‌کردند در بيم و هراس باشند. رييس ستاد پيشگيری و مبارزه با جرايم خاص تهران گفت:‌ بر اثر اين برخورد قانونی و اقدامات قاطع، اراذل و اوباش در بيم و هراس خواهند بود و شهروندان عزيز با خيال آسوده چنانچه با قدرت‌نمايی و مزاحمت اراذل و اوباش مواجه شدند، خيالشان راحت باشد که پس از اعمال جرم و مراجعه به دادسرا و نيروی انتظامی به سرعت و شدت با اين قبيل مخلان برخورد و اقدامات آنها خنثی و مهار می‌شود. مرتضوی درباره دستور کار اين جلسه گفت:‌ ارائه گزارش عملکرد نيروی انتظامی تهران بزرگ درباره اجرای طرح افزايش امنيت اجتماعی در سه ماهه اول سال، ارائه گزارش عملکرد رييس پليس مواد مخدر در ارتباط با اجرای طرح جمع آوری فروشندگان و توزيع‌کنندگان مواد مخدر در سه ماهه اول سال‌جاری و ادامه طرح در دو ماه آتی، ‌ارائه طرح راهبردی افزايش امنيت اجتماعی در راستای پيشگيری از اقدامات اراذل و اوباش و توزيع‌کنندگان محصولات فرهنگی غيرمجاز و برخورد قاطع با باقيمانده اراذل و اوباش شهر تهران در دو ماه آتی، ارايه‌ی طرح و راهکارهای اجرايی آن پيرامون برخورد قاطع با مرتکبان جرايم کيف‌قاپی، ‌جيب بری، سرقت خودرو و لوازم داخل آن در دستور کار اين جلسه است. در جلسه‌ی صبح شنبه ستاد پيشگيری و مبارزه با جرايم خاص تهران، رييس سازمان اطلاعات تهران، دبير ستاد مردمی پيشگيری و حفاظت اجتماعی، رييس پليس امنيت اخلاقی ناجا، جانشين پليس آگاهی ناجا، فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ، معاون دادستان و سرپرست دادسرای ناحيه ۲۱ (ارشاد)، ‌معاون امنيت دادسرای عمومی و انقلاب تهران، ‌مدير کل زندان‌های استان تهران،‌ معاون دادستان در امور اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب تهران،‌ معاون دادستان در امور زندان‌ها و نظارت بر ضابطان، معاون نظارت و بازرسی دادستان عمومی و انقلاب تهران، ‌فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ، رييس پليس امنيت اخلاقی تهران بزرگ، معاون مبارزه با مواد مخدر تهران، رييس پليس اطلاعات و امنيت فاتب، معاون دادسرای انتظامی قضات در امور نظارت بر ارزشيابی قضات و فرمانده حفاظت و اطلاعات فاتب در اين جلسه حضور داشتند.

بيانيه جبهه مشارکت در اعتراض به تلاش دولت براي انحلال بزرگترين تشكل صنفي كشور
امروز: جبهه مشاركت ايران اسلامي در اعتراض به تلاش براي انحلال انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران بيانيه اي صادر كرد. متن كامل اين بيانيه به نقل از پايگاه خبري اين تشكل در ادامه مي آيد: اراده محدود کردن رسانه ها و اطلاع رسانی در آخرین اقدام خود این بار از رسانه ها به تشکل صنفی و مدنی روزنامه نگاران تسری یافت و دولت نهم در اقدامی غیرحقوقی و نامعتبر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران -که بزرگترین تشکیلات صنفی کارگری کشور محسوب می شود و اعضای آن از فرهیخته ترین و دلسوزترین اقشار هستند- را واجد شرایط انحلال اعلام کرد. البته از جریانی که عملکردش جز محدود کردن فضای مطبوعاتی و تلاش برای ممتنع کردن روزنامه نگاری نبوده، برخورد با چنین انجمنی که از دموکراتیک ترین نهادهای مدنی محسوب می شود و هدفش نیز ارتقای جایگاه روزنامه نگاری و روزنامه نگاران و رفع مشکلات و موانع کاری از پیش پای آنهاست؛ چندان غیرمنطقی و غیرمنتظره نمی نماید. آنچه این روزها بر مطبوعات و روزنامه نگاری این دیار می رود نه تنها با قانون اساسی و آرمان های انقلاب اسلامی منافات دارد بلکه با مصالح عمومی نیز کاملا بیگانه است. امام خمینی (ره) به عنوان معمار این انقلاب با ژرفنگری، نقد را لازم و از موهبت های الهی برمی شمردند و تلاش داشتند کشور در مسیری قرار گیرد که اراده مردم به واقع در آن متجلی گردد. روشن است که تحقق اراده مردم به عنوان صاحبان کشور جز از طریق مشارکت عمومی در همه صحنه های سیاسی- اجتماعی و اقتصادی ممکن نیست. باعث تاسف است که رسانه های قانونی مستقل و غیرحکومتی به عنوان بخشی از ابزارهای بازتاب دهنده افکارعمومی و نظارت همگانی، توسط دولت جدید روز به روز منزوی تر و محدودتر می شوند و تشکل صنفی روزنامه نگاران که با رعایت بی طرفی حامی همه روزنامه نگاران است با بهانه های واهی واجد شرایط انحلال خوانده می شود. بهترین گواه در سیاسی بودن این اقدام، حامیان آن هستند که اگرچه دربرابر خیل روزنامه نگاران، بسیار محدودند ولی هم اینان پیش از این نیز همواره عقبه تبلیغاتی همه اقدامات رادیکال و افراطی و خشن علیه اقدامات مردمی و دموکراتیک و اصلاح طلبی بوده اند و خوشبختانه روزنامه نگاری اصیل و ملی کشور با آنان مرزبندی مشخص و بارزی دارد. جبهه مشارکت ایران اسلامی اعلام اخیر وزارت کار در این باره را حکمی فاقد وجاهت حقوقی ارزیابی می کند که در پشت آن دست هایی برای بلااثر کردن روزنامه نگاری بی ادعای این کشور دیده می شود. این اقدام سیاسی همچون توقیف بناحق بسیاری ازروزنامه ها و نشریات به عنوان نقطه تاریکی در کارنامه این دولت ثبت و آن را ملکوک می کند. جبهه مشارکت ایران اسلامی باردیگر مشفقانه مسئولان کشور را به تحمل بیشتر در برابر رسانه ها و مدارا با منتقدان فرامی خواند و امیدوار است مراجع قضایی بر چنین حکم ناموجهی مهر تایید نزنند و امکان ادامه فعالیت خانه روزنامه نگاران ایران را از جامعه مظلوم روزنامه نگاری کشور نگیرند.



در نامه سرگشاده سردار باقرزاده به نماینده صلیب سرخ در ایران اعلام شد ؛
درخواست ایران از صلیب سرخ برای کمک در صورت بروز جنگ احتمالی
آفتاب: سردار میرفیصل باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح که چندی پیش خبر از حفر 320 هزار قبر برای متجاوزین به ایران داده بود در نامه‌ای سرگشاده به آقای «پیتراشتوکر»، رئیس دفتر نمایندگی کمیته بین المللی صلیب سرخ در ایران ضمن شرح دادن وظایف این کمیته در زمان جنگ، بر کمکهای صلیب سرخ به این کمیته در صورت بروز جنگ احتمالی تاکید کرد. متن کامل نامه فرمانده کمیته جستجوی مفقدین ستاد کل نیروهای مسلح به صلیب سرخ به شرح زیر است: جناب آقای پیتراشتوکر با تقدیم بهترین سلام‌ها و آرزوی موفقیت، همانگونه که مطلع می‌باشید، کمیته جستجوی مفقودین جمهوری اسلامی‌ایران به عنوان عالی‌ترین دستگاه اجرائی در حوزه مقابله با عوارض جنگ روانی اجتماعی جنگ از جمله موضوع مفقودین و قربانیان جنگی فعالیت می‌کند، به نحوی که عملکرد آن پس از جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران برای آن کمیته آشناست. در همین رابطه و بر اساس اهداف بشر دوستانه و به منظور تعیین قلمرو، سیاست‌ها و چگونگی آموزش، پشتیبانی عملی و تجهیزاتی از نقش آفرینان این کمیته (اعم از نظامی ‌ویا مردمی‌) که در صحنه تدفین اجساد سربازان متجاوز دشمن ناگزیر به دخالت می‌گردند تمهیداتی از سوی کمیته جستجوی مفقودین در نظر گرفته شده‌است که مهم ترین آن در تقدم یک، حفر 320 هزار گور در استانهای مرزی کشور است (مختصات نقاط یاد شده متعاقباً اعلام خواهد شد). از آنجایی‌که کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح بعنوان تنها نهاد ملّی برای مفقودین به طور داوطلبانه و یک جانبه، تکالیفی را در قالب سازو کارهای چند جانبه تضمین و تعهد نموده است، انتظار داریم کمیته بین المللی صلیب سرخ بعنوان یک میانجی بی‌طرف برابر فهرستی که اعلام می‌شود، ما را در این عملیات خطیر و انسانی یاری نماید تا بتوانیم عملکردی متناسب با استانداردهای بین المللی و توام با قابلیت توسعه موثر و قابل تحمل برای جامعه ملّی اشته باشیم؛ به نحوی که این مرکز به طور همزمان توانایی به کارگیری همه منابع نوسنجی شده جامعه جهانی را نیز داشته باشد. • فهرست کلی نیازمندی‌ها: 1- ضرورت کمک لجستیکی جهت ایجاد سامانه مرکز اطلاعات رسمی ‌برای شناسایی آن گروه از سربازان متجاوز دشمن که پس از کشته شدن یا اسارت بنا به علل مختلف در هویت‌شان تردید به وجود می‌آید. یادآوری: بدیهی است کمیته جستجوی مفقودین جمهوری اسلامی‌ایران تلاش خواهد کرد تا حقوق بین المللی عرفی قابل اعمال در مخاصمات بین المللی مراعات شود و در این رابطه طرف ایرانی، آژانس جستجوی کمیته بین المللی صلیب سرخ را مناسب‌ترین رابط خود با خانواده قربانیان می‌شناسد. 2- کمک به ایجاد و تداوم فعالیت تیم‌های جستجوی سازمان یافته در مقیاس ارضی جمهوری اسلامی‌ایران با استعداد یکصد نفر در هر تیم، مجموعاً هفتاد تیم. 3- ظرفیت سازی و کمک لجستیکی به منظور تحقق مجموعه قطعنامه‌های بین المللی، شامل قطعنامه‌های‌: شانزدهم- کنفرانس بین المللی لندن (1938 )، هفدهمین- استکهلم (1948)، نوزدهمین- دهلی نو (1957 )، بیستمین- وین (1965) و بیست و چهارمین- مانیل (1981) بدیهی است حمایت کمیته بین المللی صلیب سرخ از کمیته جستجوی مفقودین جمهوری اسلامی‌ایران، به ویژه به استناد مصوبه 2 از بیست و چهارمین کنفرانس بین المللی مانیل می‌تواند تاثیری اساسی در پیشگیری از مفقود شدن سربازان دشمن در خاک پهناور جمهوری اسلامی ‌ایران داشته باشد. 4- به منظور تضمین شناسایی تمام افراد نیروهای مسلح کشور مهاجم ترتیبی اتخاذ نمائید تا کلیه اطلاعات افراد و گروههای مسلح درگیر در نبرد قبل از هرگونه ورود به جبهه‌های جنگ در اختیار کمیته جستجوی مفقودین قرار گیرد(مستند به بند 3 دستورالعمل اصول اجرایی). ترجیحاً این اطلاعات باید شامل: نام و نام خانوادگی کامل، نام پدر، ملّیت، یگان اعزام کننده، شماره پلاک هویت و مشخصات ژنتیکی (DNA ) و آخرین محل سکونت باشد. 5- پشتیبانی لجستیکی در فعالیت‌های بشر دوستانه کمیته ایرانی جهت جمع آوری و تدفین سربازان دشمن در صحنه نبرد و اعمال مدیریت در مورد بقایای انسانی کشته‌شدگان. یادآوری‌: کمیته جستجوی مفقودین آمادگی دارد تعدادی کارشناس مذهبی را بر‌اساس معرفی کمیته ‌بین المللی صلیب سرخ برای انجام مراسم مذهبی تدفین به کارگیری نماید. 6- حمایت لجستیکی ازکمیته جستجوی مفقودین جهت نبش قبور و شناسایی بقایای انسانی افرادی که براثر مواد تجزیه کننده و یا استحاله کننده زمین، در کوتاه مدت متلاشی می‌شوند. در پایان کمیته جستجوی مفقودین جمهوری اسلامی‌ایران آمادگی دارد ضمن گفتگوی‌های محرمانه با کمیته بین المللی صلیب سرخ، نحوه همکاری خود جهت اجرای صادقانه قوانین بین‌المللی انسان دوستانه که باید به هنگام مواجهه با متجاوزین مورد توجّه قرار گیرد را معلوم و پیش از از وقوع هرگونه حادثه‌ای در جهت حفاظت ازمنابع قربانیان تلاش نماید. به امید آرزوی موفقیت و تقدیم احترام برای حقوق بین الملل بشر دوستانه.

حمايت ۳۶ انجمن اسلامی زيرمجموعه دفتر تحکيم وحدت از شورای مرکزی اين اتحاديه

خبرنامه اميرکبير: در پی درج برخی از مسايل داخلی دفتر تحکيم در رسانه های عمومی و حملات صورت گرفته به شورای مرکزی اين تشکل دانشجويی، ۳۶ انجمن اسلامی زير مجموعه اين اتحاديه با صدور بيانيه مشترکی از انتشار مسايل داخلی دفتر تحکيم وحدت در رسانه ها ابراز نارضايتی کرده اند و حمايت قاطع خود را از شورای مرکزی اعلام نموده اند. متن اين بيانيه به شرح زير است:چندی است که شاهد هجمه های گوناگون به اتحاديه انجمن های اسلامی دانشجويان دانشگاه های سراسر کشور (دفتر تحکيم وحدت) هستيم. هجمه هايی که علت اصلی آن دفاع اعضای اين اتحاديه از آزادی، عدالت، دموکراسی و حقوق بشر و به تبع آن انتقاد از مسئولين بی کفايت حاکميت اقتدارگراست. نمونه بارز اين هجمه ها در روزهای اخير انتشار اخبار کذب و تلاش برای قلب واقعيت از سوی خبرگزاری فارس، روزنامه ايران، به عنوان ارگان رسمی دولت نهم، و مجموعه سايت های حامی نيروهای موسوم به اصولگراست. اين هجمه ها، که جهت اصلی بسياری از آن ها اعضای شورای مرکزی اين اتحاديه بوده است، تا بدانجا پيش رفت که خبرگزاری فارس و سايت های حامی دولت در جريان حوادث زنجان به اتهام زنی بر عليه اعضای اين اتحاديه، به خصوص اعضا شورای مرکزی، پرداختند تا بر عمل شرم آور معاون دانشجويی دانشگاه سرپوش گذاشته و افکار عمومی را منحرف سازند و در ادامه هجمه های خود عليه دفتر تحکيم وحدت يکی از نامه های داخلی اين اتحاديه را به صورت گزينشی منتشر کردند. متاسفانه برخی افراد نزديک به اين مجموعه نيز بر شدت اين فضا افزوده اند و با مطرح کردن برخی مطالب کذب در فضای مجازی و روزنامه کارگزاران بخشی هايی از مباحث داخلی اين مجموعه را منتشر کرده و ضمن طرح برخی مطالب غيرواقعی در مورد اين تشکل دانشجويی به نقد غيرمنصفانه عملکرد يک ساله گذشته دفتر تحکيم پرداختند. انجمن های اسلامی امضا کننده اين بيانيه بدينوسيله حمايت قاطع خود را از شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت، که قطعا فصل الخطاب اين تشکل فراگير دانشجويی است، اعلام نموده و از فعاليت های صادقانه و کارنامه پربار ايشان در طول دوران عضويت در شورای مرکزی تشکر و قدردانی می نمايند. همچنين ضمن محکوم کردن هجمه های صورت گرفته به دفتر تحکيم وحدت نگرانی عميق خود را از تداوم اتهام زنی در فضای عمومی و تبعات منفی و خطرناک گسترش دامنه بحث هايی که باعث به خطر افتادن کيان اين مجموعه می گردد اعلام نموده و از شورای مرکزی می خواهيم هر چه سريعتر با درايت و برنامه ريزی جدی به فضای ناسالم به وجود آمده خاتمه بخشد و با برگزاری نشست شورای عمومی در زودترين زمان ممکن به حل اين اختلافات ياری رساند. ۱- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه زنجان ۲- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه همدان ۳- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه سهند تبريز ۴- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه چمران اهواز ۵- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه اروميه ۶- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تبريز ۷- انجمن اسلامی دانشجويان علوم پزشکی تبريز ۸- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه نوشيروانی بابل ۹- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تربيت معلم تبريز ۱۰- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه شيراز ۱۱- انجمن اسلامی دانشجويان علوم پزشکی شيراز ۱۲- انجمن اسلامی دانشجويان فنی مهندسی باهنر شيراز ۱۳- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه اروميه ۱۴- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه اردبيل ۱۵- انجمن اسلامی دانشجويان منابع طبيعی اهواز ۱۶- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه هرمزگان ۱۷- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه سبزوار ۱۸- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه اراک ۱۹- انجمن اسلامی دانشجويان سيستان و بلوچستان ۲۰- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه مازندران ۲۱- انجمن اسلامی دانشجويان علوم پزشکی کاشان ۲۲- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه کرمان ۲۳- انجمن اسلامی دانشجويان علوم پزشکی کرمانشاه ۲۵- انجمن اسلامی دانشجويان علوم پزشکی زاهدان ۲۶- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه ايلام ۲۷- انجمن اسلامی دانشجويان فردوسی مشهد ۲۹- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايی ۳۰- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه خواجه نصير ۳۱- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه اميرکبير ۳۲- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه عباسپور ۳۳- انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه شريف ۳۴- انجمن اسلامی دانشجويان علوم پزشکی ايران ۳۵- انجمن اسلامی دانشجويان شهيد رجايی ۳۶- انجمن اسلامی دانشجويان تربيت معلم تهران
تجمع حق‌التدريسي‌ها مقابل مجلس
جمعي از معلمان حق‌التدريسي استان قم و اصفهان از صبح امروز مقابل مجلس تجمع كردند. به گزارش فارس، تجمع‌كنندگان كه همگي معلمان زن هستند خواستار تعيين تكليف خود در وزارت آموزش و پرورش شدند.معلمان تجمع‌كنندگان حق‌التدريس تاكيد دارند كه در آزمون استخدامي 1386 قبول شده‌اند و به رغم آنكه سازمان مديريت و برنامه‌ريزي سابق (معاونت برنامه‌ريزي و نظارت راهبردي) رديف استخدامي را براي 5 هزار معلم حق‌التدريسي در نظر گرفته بود اما با تغيير وزير آموزش و پرروش، استخدام آنها در اين وزارتخانه منتفي شد. هم اكنون حدود 70 معلم حق‌التدريس زن مقابل مجلس حضور دارند و خواستار ملاقات با نمايندگان مجلس جهت حل مشكل خود هستند.اين معلمان در هفته‌هاي گذشته نيز مقابل مجلس حضور يافته بودند. جمعي از معلمان مدارس استثنائي تهران نيز در اين تجمع حضور دارند.
تمجيد فرشاد مومنی:
پیشرفت‌ چشمگیر جلسه شب گذشته احمدی‌نژاد با اقتصاددانان
استادان محترم دانشگاه‌ها راجع به خطیر بودن طرح تحول اقتصادی مطرح شده از سوی رئیس جمهور و پتانسیل‌های بحران آفرینی آن صحبت کردند و احمدی‌نژاد متعهد شد قبل از اینکه به یک جمع بندی پخته و علمی نسبت به این طرح برسد، دست به هیچ اقدام عملی نزند.
فرشاد مومنی گفت: «جلسه شب گذشته احمدی‌نژاد با اقتصاددانان نسبت به جلسه سال گذشته دارای پیشرفت‌های چشمگیری بود». دکتر فرشاد مومنی درباره نکات مثبت و ارزشمند جلسه رئیس جمهور با 100 اقتصاددان اظهار داشت: «در این جلسه دوستان دولت کمتر حرف زدند و بیشتر شنونده خوبی بودند». این اقتصاددان متعهد شدن احمدی‌نژاد را از دیگر دستاوردهای این جلسه عنوان کرد و گفت: «استادان محترم دانشگاه‌ها راجع به خطیر بودن طرح تحول اقتصادی مطرح شده از سوی رئیس جمهور و پتانسیل‌های بحران آفرینی آن صحبت کردند و احمدی‌نژاد متعهد شد قبل از اینکه به یک جمع بندی پخته و علمی نسبت به این طرح برسد، دست به هیچ اقدام عملی نزند». وی در گفت‌وگو با آفتاب، ادامه داد: «همچنین شاه بیت نکات ارائه شده از سوی دبیر محترم ستاد تحول اقتصادی دولت این بود که این بار قرار است کار شتابزده و نسنجیده صورت نگیرد». این اقتصاددان با اشاره به این نکته که استادان دانشگاه معتقدند که ناپختگی و ابهامات بی‌شمار در آنچه که در ذهن دولت است، مشاهده می‌شود، افزود: «اگر دولت به تعهداتی که در این جلسه داده است، عمل کند، می‌توانیم با کمال خوشحالی و خوشبختی بگوییم که جلسه دیشب یک دستاورد بزرگ داشت و آن اینکه دولت شتابزده عمل نخواهد کرد». دکتر مومنی اظهار داشت: «بخش مهمی از اظهارنظرهای استادان به خاطر محدودیت زمانی، مجال عرضه پیدا نکرد که در این مورد هم رئیس جمهور وعده دادند که مساله را پیگیری می‌ کنند و سازو کاری برای اینکه مطالب دیگر دوستان هم شنیده شود، فراهم می‌کنند». این اقتصاددان در ادامه با با ابراز نگرانی اظهار داشت: «متاسفانه من اهتمام جدی و اراده مشخصی برای مبنا قراردادن قانون و برنامه در سخنان رئیس جمهور ندیدم و این نگران کننده است». وی گفت: «نگرانی از این بابت که احتمال دور زدن مجلس وجود دارد هم از باب اینکه مجموعه تدابیر و تمهیداتی که در شان یک برنامه حتی کوتاه مدت باشد تاکنون اندیشیده نشده و صرفا آنچه ارائه شده کلیاتی به صورت غیر منسجم و کاملا گزینشی از برخی موضوعات مطرح شده بود». مومنی اضافه کرد: «تمایلی که دولت برای مشارکت‌جویی استادان دانشگاه و نهادهای پژوهشی از خود نشان داده است، اگر اجرا شود چیزی ارزشمندی است که می‌تواند از آسیب‌های احتمالی آنچه را که در گذشته شاهد آن بودیم، بکاهد». این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که آیا برگزاری چنین نشست‌هایی را در راستای تبلیغات پیش از موعد برای ریاست جمهوری تحلیل می‌کنید؟ اظهار داشت: «ما می‌توانیم گمانه‌زنی مثبت یا منفی داشته باشیم». وی ادامه داد: «اگر جلسه‌ سال گذشته را مبنا قرار دهیم ناگزیر به سمت گمانه‌زنی منفی پیش می رویم به دلیل اینکه تقریبا هیچکدام از تعهداتی که رئیس جمهور در دیدار سال گذشته خود با اقتصادانان انجام داده بود، هنوز محقق نشده است». مومنی گفت: «با وجود اینکه دولت به صراحت تعهد داده بود آمارهای رسمی و به روز در اختیار پژهشگران قرار داده شود که متاسفانه هنوز هم آخرین آمار رسمی منتشر شده از سوی دولت مربوط به سال 1384 است». این اقتصاددان با اشاره به عمل نکردن رئیس جمهور به وعده سال گذشته خود مبنی بر دادن جواب به نامه مکتوب 56 اقتصاددان گفت: «احمدی‌نژاد در سال گذشته به صراحت به اقتصاددانان وعده داد که یک پاسخ مکتوب به نامه آنها داده می‌شود و همان جا به مسئولان و دستیاران اقتصادی خود فرمان صادر کرد که حتما این کار انجام شود، متاسفانه بعد از یکسال هنوز هیچ پاسخی دریافت نشده است». وی اظهار داشت: «اگر همچنان با دید مثبت به این مساله نگاه کنیم، در صورت عمل کردن رئیس جمهور به تعهداتی که در این جلسه داشته، یعنی ناسنجیده و غیر مشارکت‌جویانه عمل نکردن و برای علم منزلت قائل بودن رعایت شود، حتی اگر هدف دولت با انگیزه سیاسی باشد، هیچ اشکالی ندارد». دکتر مومنی در پایان گفت: «دانشگاه‌ها به تمایلات سیاسی مقامات کاری ندارند. آنها می‌خواهند موازین متعارف علمی در فرآیندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع رعایت شود و با هر انگیزه‌ای دولتمردان این کار را انجام دهند از نظر ما بلامانع است .